شما را بخدا بگذارید مدیران کارشان را بکنند - دوشنبه بیست و هفتم آذر 1391 آموزش کامل پرورش قارچ - شنبه نهم دی 1391 موضوع :همه چیز در مورد قارچ خوراکی - شنبه نهم دی 1391 « روشهای تولید کود کمپوست » - شنبه نهم دی 1391 دستورالعمل جهت سالم سازی و نگه داری سبزیجات - شنبه نهم دی 1391 پرورش قارچ صدفی و دکمه ای - شنبه نهم دی 1391 تولید و پرورش قارچ خوراکی - شنبه نهم دی 1391 پرسش و پاسخ های مفید در مورد کشت قارچ - شنبه نهم دی 1391 پرسش و پاسخ های مفید در مورد کشت قارچ قسمت سوم - شنبه نهم دی 1391 تاریخچه آموزش‌وپرورش آباده - شنبه نهم دی 1391 فاجعه ای به نام دلسوزی برای شهرستان - شنبه نهم دی 1391 تاریخچه زورخانه‌ها در آباده - شنبه نهم دی 1391 آباده اقلید و یا اقلید آباده ؟ مسئله این است - شنبه نهم دی 1391 درباره شهر ابرکوه - شنبه نهم دی 1391 چگونه با یک لیوان آب، عسل اصل را بشناسیم؟ - شنبه نهم دی 1391 فرم نمونه شماره ۱ قرارداد مشاركت در ساخت - شنبه نهم دی 1391 متن قرارداد - شنبه نهم دی 1391 به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی - شنبه نهم دی 1391 زندگينامه جواهر لعل نهرو - شنبه نهم دی 1391 سخن حق - شنبه نهم دی 1391 جان لنون: می خواهم خوشحال شوم - شنبه نهم دی 1391 درمان معجزه آمیز سوختگی - شنبه نهم دی 1391 گفتاری منتشرنشده از سید شهیدان اهل قلم درباره موسیقی - شنبه نهم دی 1391 هایپراستار؛ تجارت مخفی اسرائیل در ایران - شنبه نهم دی 1391 هر یک از ما بزی داریم این چنین: - شنبه نهم دی 1391 چرا ولی فقیه خیلی از مشکلات را حل نمی کند؟+ پاسخ صوتی پناهیان - شنبه نهم دی 1391 رضا اسکستانی شاخ نداشت - شنبه نهم دی 1391 تا حالا دقت کردین؟ - شنبه نهم دی 1391 نامه دختر چادری به رؤسای محترم صدا و سیما - شنبه نهم دی 1391 قانون آزادی حمل سلاح؛ مسأله این نیست - شنبه نهم دی 1391 دانلود تیتراژ مستند " آخرین روز های زمستان" با صدای علیرضا قربانی - شنبه نهم دی 1391 شعر - محمد علی سپانلو - عطر - شنبه نهم دی 1391 غیرت مردانه ی یک زن - شنبه نهم دی 1391 سلام.نظرتون راجع به اين متن. اين رو تو فضاي مجازي نوشتم. - شنبه نهم دی 1391 ناگفته‌هایی از انتقال ضریح امام حسین(ع) - شنبه نهم دی 1391 آرتیشو - شنبه نهم دی 1391 دارچین - شنبه نهم دی 1391 لوپوس - شنبه نهم دی 1391 لاغری - شنبه نهم دی 1391 کَبَر در مورد گیاهی برای رفع موی زائد - شنبه نهم دی 1391 زيتون - شنبه نهم دی 1391 صبر زرد - شنبه نهم دی 1391 سنبل الطيب - شنبه نهم دی 1391 چاي كوهي - شنبه نهم دی 1391 داروهاي مسهل - يبوست - سفتي مدفوع - دير كاركردن شكم - اجابت مزاج سفت - شنبه نهم دی 1391 خواص – کاربرد قنطوریون - شنبه نهم دی 1391 تاتوره علف شیطان و غیره نیز نامیده می‌شود. - شنبه نهم دی 1391 سرکه سیب - شنبه نهم دی 1391 مریم گلی - شنبه نهم دی 1391 معرفی گیاه شیرین بیان - شنبه نهم دی 1391
» ادامه مطلب

سبزی خوردن 20 درصد در شهرستان آباده گران شد

سبزی خوردن 20 درصد در شهرستان آباده گران شد داستانی دارد برای خودش قبلا که کمتر از یک کیلو نمی دادند و حالا هم که متاسفانه .. . و همچنان خوابیم
» ادامه مطلب

مواد لبنی در شهرستان آباده بیش از ده درصد گران شد

مواد لبنی در شهرستان آباده بیش از ده درصد گران شد ما قصد بحث در مورد گرانی ها را نداریم اما یک سوال آیا این گرانی مواد لبنی در آباده مورد تایید است یا خیر و اگر مورد تایید است چرا مسئولین مربوطه از اعلام آن ترس دارند هر چند بنظر میرسد این گرانی ناشی از انحصارو حکومت راگا در آباده باشد
» ادامه مطلب

یلدا شب آباده

یلدا شب آباده امشب شب یلداست طولانی ترین شب سال هم وقت زیاد داشتم هم حوصله نوشتن امشب بدترین شب آباده هم هست شبی که پنج همشهریمان جان شیرین خود را از دست دادند شبی که چندین و چند خانواده شیرینی یلدایشان به تلخی گذشت آری شبی که نفهمیدیم چه شد و چه گذشت ... برای شادی روحشان صلواتی میفرستیم شهردارمان هم انتخاب شد مبارکه تبریکات صمیمانه ما را پذیرا باشید امیدواریم شهرمان دوباره رونق بگیرد به یمن ورود شهردار جدید و امیدواریم دوباره چشممان به جمال دلارای آپاتیه آن عشقی نامه شهرمان هم روشن شود کور باد چشم دشمنان و بدخواهانش و امیدواریم به زودی فرهنگی ترین کار شهرداری شهرمان را روی گیشه روزنامه فروشی ها ببینیم راستی شنیدیم توی معدن هم خبرایی شده و حق امضای بعضی ها سلب شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ راستی شنیدیم اون آقای تازه مستخدم شده هم حقوق ملیونی می گیره البته فکر کنیم هنوز یک سال سابقه کاری هم نداره و خراب کاری جدیدش هم نزدیک بوده کار دست معدن و شهرداری بده و لودرهادر مالکیت دارایی قرار بگیرند!!!!!!!!!! از فرماندار و امام جمعه شهرمان هم گله مندیم که چرا در برابر این جور بکار گیری نیرو توی بزرگترین معدن خاورمیانه بی تفاوت هستند ؟ چرا باید یه فردی که دیپلم هم نداره جایی مشغول بکار بشه که باید یه فوق لیسانس یا حداقل یه لیسانس کار بکنن ؟ چه کسی جوابگوی لشکر بیکاران لیسانس و فوق لیسانس شهرمونه ؟؟؟؟؟ آیا فرماندار عزیز و دوست داشتنی شهرمون جوابی داره بده که چرا فردی با این مشخصات که سوادش زیر دیپلم هم بوده مدتها مشاور فرماندار بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟مگر یه شهر فرهنگی نبودیم ؟ مگر لیسانس ها و فوق لیسانس ها و دکتر های جوان شهرما ...بگذریم فشارمون میره بالا چربی مون میاد پایین راستی ما از بلاگفا اسباب کشی کردیم اومدیم خونه نو تو بلاگر و یه زندگی جدید شروع کردیم و با کسانی که تو اون نشانی مینویسن هیچ گونه آشنایی و قرابتی نداریم ! حالا چرا اومدیم اینجا و اونجا رو به کلی تعطیل کردین بماند اما این رو بدونین که به عنوان یه افسر جنگ نرم دنیای سایبر همیشه در خدمت نظام اسلامی خواهم بود و خودم را یک سرباز کوچک امام خامنه ای میدانم و همیشه و در همه حال گوش بفرمان ایشان خواهم بود و هر چه در توان دارم بکار خواهم بست و در برابر بدخواهان و فتنه جویان خواهم ایستاد از همه کسانی که از دست بلاگر سابق ناراحت هستن حلالیت میطلبم و امیدوارم ما راغ به بزرگی و بزرگ منشی خود ببخشند حتی از دوستی که در اینجا از ایشان انتقاد کردیم همانطوری که انتقاد تند و گزنده می کنیم دوست داریم ما را هم نقد کنند و به همین خاطر نوشته های دوستان را بدون کم و کاست منتشر خواهیم کرد حتی اگر بدترین ها را هم به ما بگویند پس برایمان بنویسید نقدمان کنید و از خود در برابر انتقادها دفاع کنید چرا که ما هم انسانیم و پر از خطا و اشتباه گروه اینترنتی ما هم مدتهاست که راه اندازی شده که میتوانید با عضویت در آن از مطالب و فایلهای ضمیمه آن استفاده کنید و مطالب خود را برای ارسال به حدود چهرصد عضو ما ارسال نمایید
» ادامه مطلب

سلام بر مردم شهرم باده

بسمه تعالی خوشحال و مسروریم که دوره ای چهارساله و موفق را با وبلاگ بچه ناف آباده و در خدمت به شهر و همشهریانمان گذراندیم هر چند با مخالفت ها و موافقت های فراوانی روبرو بودیم وبا استناد به نظرسنجی خیلی از دوستان خواهان بودن بچه ناف در دنیای سایبر بودند اما ترجیح دادیم که مدتی هر چند اندک نباشیم و هوایی تازه کنیم و بدین شکل وبلاگ بچه ناف آباده کلا از روی اینترنت حذف گردید تا عده ای بتوانند نفسی به راحتی بکشند!!!!!!!!!و بدخواهان و لیچاروها و بد دهنها هم جایی دیگر بیابند ! اما چون دوری از شهر و دیارمان را نمیتوانیم تحمل کنیم باز هم آمده ایم اما اینبار روی بلاگ اسپات با شما همگام خواهیم شد و هنوز هم امیدوار به دستان پر مهر و محبت شما هستیم هنوز چشم انتظار ایده ها نقد ها مشکلات و نابسامانی های موجود هستیم تا از شمایان ایده بگیریم و پرو بالش دهیم و به گوش شنوایی اگر باشد برسانیم راستی یادم رفت بگویم از تمامی دوستان دنیای سایبرم می خواهم لینک بچه ناف را از روی وبلاگ و وبسایتهایشان بردارند چرا که آن یک آدرس سوخته است که رندی آن را به ثبت رسانده و در آن می نگارد ولی هیچگاه ابهت بچه ناف را نخواهد یافت چرا که بچه ناف از مردم بود برای مردم بود و به عشق مردم شهرش وجود داشت امیدوارم با دعای خیر شما بتوانم سرباز کوچکی باشم برای دینم میهنم شهرم و مردم خوب و خونگرمم در دنیای سایبر والسلام
» ادامه مطلب

آقا جون دلای ما آباده ایی هارو که حسینی نیست به خودت نزدیک کن

آقا جون دلای ما آباده ایی هارو که حسینی نیست به خودت نزدیک کن آقا بازم یه عاشورای دیگه رو گذروندیم آقا کاری به جایی ندارم فقط می خوام از آباده و خودمون بگم خودمون! بیشتر از اینکه دلمون با تو باشه ظاهرمون با شماست آقا پشت شیشه ماشینامون محرم که میشه با آب و تاب و سعی می کنیم با قشنگترین جملات و بهترین رنگ بنویسیم یا حسین قربون لب تشنه ات برم !مظلوم کربلا و...دورو برش رو هم رنگ قرمز میریزیم که بله ...یعنی اینا خونه ! آقا از موبایلامون بگم صدای زنگش تغییر می کنه از ابوالفضل و چشای قشنگش میگه از ابروی کمونی و صورت آسمونی میگه !همین یکی دو ماه هم هست دوباره میشه... آقا یه عده چفیه انداختن دور گردنشون یه عده هم شال سبز به گردن و کمرشون بدنها بوی گل و گلاب میده بیشترمون تسبیح تو دستمونه و حسین حسین می گیم . کاه میریزیم و گل می مالیم و دو صفه و چهار صفه زنجیر میزنیم آقا کیف میکنی ! خوشت میاد از این ظاهر زیبای بچه مسلمونیمون ؟ از ضبط و پخش ماشینامون بگم حتی از رادیو تلوزون همه هی می گن مظلوم کربلا حسین ...حسین حسین ! آقا کار هیا ت هامون شده پشت سر هم بشن بیان خیابون اصلی به فلکه امام که میرسیم دعوامونه که کدومون زودتر بریم هیات اولی باشیم یا آخری ! آقا امسال یه مداح اورده بودیم اینقده ملیون هزار تومن اونا اورده بودن ...گاهی حتی سخن ران هم ! حتی مراثی شما اهل بیت رو هم کردیم کالا و دادوستد می کنیم آقا اینا شده عادت هر سالمون هر سال سینه و زنجیر میزنیم ...اشک میریزیم ...مدام غش و ضعف می کنیم ...نوحه می خونیم ...هی قربون صدقه ات می ریم ...گاهی هم تو سروصورتمون می کوبیم ...گاهی هم دیوونه میشیم! از علی اکبر می گیم ...از علی اصغر ...از لب تشنه ...از تیر حرمله و سه شعبه...قنداق خونی ...سر بریده !خیمه سوخته !شام غریبان !از آه یتیمان !از دل زینب!از رقیه سه ساله و...بازم بگم آقا ؟ آقا شرمنده ام . معذرت می خوام اما ماها تو محرم از همه چی می گیم میشیم به ظاهر یه حسینی یه زینبی اما راستش معذرت میخوام آقا دل خیلی از ماها با شما نیست ! خیلی از ما حسینی و زینبی نیستیم الکی هی حسین حسین می کنیم الکی تو سروصورتمون میزنیم و حسین حسین می کنیم آقا اینا همش ظاهرمونه همش ظاهره و ارزشی نداره بقول خودمون دوزار نمی ارزه ! راست میگم آقا اینو میدونیم خیلیامون اما خودمون رو میزنیم به بیخیالی که ... آقا جون اگه کسی حسینی باشه مگه ریا می کنه؟ مگه ربامی خوره ؟ مگه کم فروشی و گرانفروشی می کنه؟ مگه پارتی بازی می کنه؟مگه دروغ می گه ؟ مگه تهمت میزنه ؟ مگه مال مردم و بچه یتیم میخوره؟ مگه وعده سرخرمن میده؟ مگه بین اولاد خودش با اولاد مردم تفاوت قائل میشه؟وای وای مگه دنبال ناموس مردم تو کوچه خیابون راه می افته؟ مگه تو موبایلش کلیپ های ...داره؟ مگه مردم آزاری می کنه؟ مگه فخر فروشی می کنه؟ مگه مال بیت المال رو میکشه بالا ؟ مگه و مگه ومگه... حتما کسی که حسینیه کسی که دلش با شما ست این کارها رو نمی کنه... آقا شرمنده ایم خیلی هم شرمنده ایم خیلی از ماها نتونستیم راست و حسینی بشیم نتونستیم دلامونو حسینی کنیم هر چی بوده و هست فقط ظاهرمون بوده و بس ...بهتر بگم افتادیم به جون ظاهرمون ...و باطنمونو رها کردیم آقا جون خیلی از ماها نتونستیم بچه مسلمون باشیم شدیم مسلمون نما فقط ظاهرمون قشنگه ریش میذاریم تسبیح می گیریم دستمون تو صف اول نماز می ایستیم صلواتای بلند میفرستیم که همه صدامونو بشنون و... اما آقا جون کارمون خیلی خرابه ! عملمون خیلی خرابه!کارناممون خیلی سیاهه! خودمونم اینو میدونیم اما آقا جون میخوایم این آخر مطلبی قسمت بدیم اونم به مادرت آقا جون تو رو به جون مادر پهلو شکسته ات نذار بیشتر از این از شما دور و دورتر بشیم آقا جون دستمونو بگیر و نجاتمون بده
» ادامه مطلب

مختصري در مورد صغاد

مختصري در مورد صغاد شهر صغاد در شمال استان فارس و در غرب شهرستان آباده با فاصله10 کیلومتری از این شهر و باجمعیتی بالغ بر 15 هزار نفر قرار دارد. در خصوص علت نامگذاري اين شهر به نام صغاد روايات متعددي وجود دارد . از جمله اينكه : 1 ـ صغاد در اصل چغاد بوده و مانند کلمات دیگر فارسی که در زمان تسلط عرب ( چ) آن به ( ص) تبدیل و صغاد گردیده است. 2 ـ چغد یا چغاد در زبان فارسی قدیم به معنی تپه ( تل) بوده است و چون اولین قلعه ای بوده که بر روی تلی یا تپه ای سنگی برای سکونت و زندگی بنا شده آن را چغاد نامیده اند. که این قلعه قدیمی هنوز باقی و محل سکونت عده ای از مردم امروز شهر صغاد می باشد و به قلعه ( سرسنگ ) معروف است . 3 ـ چغاد و بهمن نام دو برادر در شاهنامه فردوسی است که نام این دو برادر بر روی شهرهای صغاد و بهمن که در کنار یکدیگر می باشد گذاشته شده است . 4 ـ معنی لفظ صغاد را سنگ و صخره یا جایی که دور آن را کوه فرا گرفته باشد معنی کرده اند و علت نامگذاری این شهر می دانند. در قدیم بیشتر مردم این شهر با کارهای کشاورزی، دامپروری و ملکه دوزی و خیاطی و در کنار آن در اکثر منازل زنان و دختران به کار قالی بافی روزگار می گذرانده اند، اما امروزه با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی و پیشرفت زندگی شهر نشینی مردم این شهر به کارهای مختلف و گوناگون اشتغال دارند از جمله به مشاغل مختلف کارمندی، فرهنگی، کارگری، کشاورزی و دامپروری، مرغداری، رانندگی کامیون های سنگین و اصناف و ..... ضمن اينكه بدليل اينكه اين منطقه از نظر صنعتي بسيار ضعيف مي باشد لذا بسياري از مردمان آن در طول ساليان گذشته به شهرهاي ديگر مهاجرت نموده اند.
» ادامه مطلب

محمود ذو الفنون از زبان خودش

محمود ذو الفنون از زبان خودش نخستین پایه علاقه من به موسیقی، شنیدن ساز پدرم (تار) هنگام تدریس به شاگردانش بود. بعدها من هم در سلک همان شاگردان درآمدم و به خوبی به خاطر دارم که نخستین درس با تار در دستگاه شور و با وزن کرشمه بود. همه دورس به شیوه معمول آن دوره، سینه به سینه بود. البته گذشتگان نیز اصولی را برای صحیح آموزش دادن دنبال می کردند که نباید ساده از آنها گذشت و استعداد هم که به نوبه خود لازمه یادگیری بود... به موازات فراگیری دستگاه شور، صدای ساز جدیدی به گوشم می رسید؛ کمانچه نوازی نزد پدرم می آمد تا گوشه های مربوطه را بیاموزد و من هم تحت تاثیر صدای ساز کمانی قرار گرفتم. البته در همسایگی ما هم شخصی ویلن می نواخت که صدای ساز او نیز گوشم را نوازش می داد. این نوازنده، عنایت الله روشن (مدیر تلفن خانه شهر آباده) بود و بالاخره از طریق او موفق شدم این ساز جدید را از نزدیک ببینم. آنچنان تحت تاثیر قرار گرفتم که در دل آرزو کردم روزی موفق بشوم گوشه هایی با تار آموخته بودم را به ساز کمانی انتقال دهم. در آن زمان به هیچوجه امکان آنکه صاحب چنین سازی شوم نبود ولی به سبب علاقه زیاد با وسایل منبت کاری و آموزش هایی که در این زمینه در دبستان دیده بودم برای خود چیزی شبیه به ویلن ساختم که اگر امروز موجود بود موجب خنده می شد. با همین ساز تا حدودی به مراد دل خود رسیده بودم و بدون استاد و راهنما نغمه هایی را می نواختم. پس از دریافت گواهی شش ساله ابتدایی به اتفاق پدر راهی شیراز شدیم. در این شهر امکانات بیشتری مهیا بود و دونفر از معلمان موسیقی مدارس به نام های جلیلوند و حسنعلی وزیری تبار که به نت آشنایی کامل داشتند راهنمای من شدند. در دبیرستان اقدام به گروه نوازی می کردم که حتا اقدام به کنسرت هم شد و شخصی به نام جاوید که از کارمندان اداره ثبت اسناد بود خواننده ما شد. از نوازندگان دسته موزیک لشکر فارس هم کمک گرفتیم و یک کلاس خصوصی هم در شیراز دایر کرده بودم. همین امر به تجربیات من افزود تا اینکه روزی وزیری تبار اظهار داشت با این علاقه ای که از خود بروز می دهی باید راهی تهران بشوی تا به اصطلاح به تکنیک بیشتری دست پیدا کنی. از این جهت بخش سوم زندگی من آغاز شد. پس از انجام خدمت وظیفه در سال 1323 راهی تهران شدم و بلافاصله به اداره موسیقی کشور مراجعه کردم که موسیقی رادیو در آن زمان تحت نظر آن بود. استادان موسی معروفی و روح الله خالقی امتحانی از من به عمل آوردند و سپس هفته ای دو جلسه و هر جلسه یک ربع ساعت برنامه تکنوازی ویلن در رادیو مقرر داشتند و پیشنهاد نمودند که در هنرستان موسیقی نیز برای کلاس های سلفژ و تئوری نام نویسی نمایم. به خاطر می آورم که در آن زمان در هنرستان آقای یوسف یوسف زاده سلفژ تدریس می کردند و آقای احمد فروتن راد نیز تدریس تئوری را عهده دار بود. برای صحیح نواختن ویلن به موسیو روبیک گریگوریان مراجعه کردم و در این راه جدیتی که استاد از من می دید تصور می کرد که فی المثل قصد دارم نوازنده کلاسیک بین المللی شوم در حالی که قصد من صرفا این بود که قادر باشم در ارکستر انجمن موسیقی ملی که به تازگی (به رهبری روح الله خالقی) تشکیل شده بود شرکت نمایم. طولی نکشید که به عضویت همین ارکستر درآمدم و کلاس خصوصی خود را نیز در ساختمان اُمگا در خیابان لاله زار پایین دایر نمودم. در عین حال نزد روح الله خالقی به فراگیری تئوری و هارمونی و گاهی هم برای فراگیری گوشه های موسیقی از کلاس استاد ابوالحسن صبا استفاده می کردم. ارکستر انجمن هر پانزده روز یکبار کنسرت داشت و من به موازات آن در رادیو سرپرستی گروه های کوچک موسیقی را عهده دار بودم. بیاد دارم که هنگام تقسیم بندی موسیقی رادیو، سرپرستی گروهی به عهده من گذاشته شد که قمرالملوک وزیری خواننده آن بود. در اینجا از فرصت استفاده می نمایم و برای راهنمایی هنرمندان جوان یادآور می شوم که قمرالملوک وزیری در آن زمان دچار اعتیاد شده بود که به سبب آن حساسیت گوش خود را از داده بود و خود تصور می کرد که هنگام اجرا صدایش با صدای ارکستر مطابقت دارد. جوانان هنرمند برای سلامت خود و هنری را که یک عمر برای فراگیری آن با عشق و علاقه آموخته و تجربه کرده اند نباید گرد اعتیاد بگردند و نشئه طبیعی را از هنر خود اخذ کنند و نه به طور مصنوعی از مواد مخدر زیرا موقتی است و فریبنده. باری انجمن موسیقی ملی جایش را به هنرستان موسیقی ملی داد. نکته ای که ذکر آنرا در اینجا بی مورد نمی دانم، عشق زنده یاد روح الله خالقی (بنیانگذار و مدیر هنرستان) به کار بود. وی برای اینکه دائما ناظر کار هنرجویان و تمرین مداوم آنها باشد منزل خود را در آپارتمانی که روی سردرب هنرستان قرار داشت برای سکنی گزیده بود و به اتفاق سایر هنرآموزان اقدام به تدوین کتاب های تازه برای هنرجویان می کرد که اینجانب هم در آن سهیم بودم. هنوز هم آن کتابها تجدید چاپ می شود و مورد استفاده داوطلبان فراگیری موسیقی قرار می گیرد. ارکستر هنرستان نیز از شاگردان و استادان هنرستان تشکیل یافته بود که بعدها در رادیو پایه ارکستر گلها شد. زمانی به سمت بازرس موسیقی مدارس نیز انجام وظیفه کردم و مدتی هم در انیستیتو امور هنری، کلاس های فوق برنامه دانشجویان در کوی دانشگاه، هنرستان شبانه (به مدیریت محمد علی امیر جاهد) به تدریس ویلن مشغول بودم. چندی نیز به اتفاق آقای گلشن ابراهیمی (عضو شورای موسیقی دانشگاه و معاون دانشکده الهیات) به نت کردن آثار موسیقی قدما اشتغال داشتم و پیش از اینکه عزیمت به آمریکا صورت گیرد در رادیو به اتفاق آقای فریدون ناصری در زمینه بازسازی آثار موسیقی گذشتگان فعال بودم. در مهرماه 1355 (اکتبر 1976) همراهی با خانواده راهی آمریکا شدم. در آغاز برای آن که در زمینه موسیقی کار مداومی داشته باشم در دبیرستانی به فراگیری زبان انگلیسی پرداختم و در ارکستر وابسته به همانجا نیز به نوازندگی مشغول شدم و بعداً در شهر سندیگو تدریس خصوصی نیز می کردم. در سال های بعد که تعداد مهاجران ایرانی در آمریکا روبه افزایش گذاشت طبیعتا به تعداد شاگردان افزوده شد تا جایی که برنامه ها به صورت کنسرت و سخنرانی در شهرهای مختلف آمریکا ادامه یافت. فرزندانم نیز در اجرای بیشتر برنامه ها با من همراهند. دو نواز نیز با نام «نقد صوفی» منتشر کره ایم. چون از زمان اقامت در شیراز تا به امروز به نت کردن آهنگ های محلی ایران علاقه مند بودم مجموعه ای فراهم گردیده که منتظر گشایش مالی یا وسیله دیگری هستم که به چاپ آنها اقدام شود. برگرفته شده از وب لاگ اختصاصی استاد جلال ذوالفنون zolfonoun.blogfa.com
» ادامه مطلب

اساسنامه مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده

محل امضاء اعضاء هيئت موسس : بسم الله الرحمن الرحيم ن والقلم و مايسطرون اساسنامه مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده بند يكم : چهارچوب كلي برنامه هاي مجمع ، برگرفته از مرامنامه مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده بشرح ذيل مي باشد : -1 برنامه ريزي وتلاش براي سازماندهي و ايجاد جو همفكري و تفاهم و هماهنگي ميان وبلاگ نويسان شهرستان آباده -2 ارتقاء سطح آمادگي هاي فني ، اخلاقی و سياسي وبلاگ نويسان شهرستان آباده -3 برنامه ريزي و تلاش در راه اجراي برنامه هاي فرهنگي ، اخلاقی و سياسي براي تبليغ اسلام ناب محمدي (ص)، انقلاب اسلامي ،انديشه هاي امام راحل ( قدس سره الشريف ( و مقام معظم رهبري و عكس العمل نسبت به تهاجم فرهنگي –سياسي و اجتماعي عليه انقلاب اسلامي و مبارزه عليه منافع جبهه استكبار بند دوم : اركان مجمع : اركان مجمع بشرح ذيل مي باشد : -1 هيئت موسس هيئت موسس وظائف زير را بر عهده دارد : 0 تفسير مرامنامه و اساسنامه 0 نظارت بر حسن اجراي آرمانهاي مرامنامه و حركت كلي مجمع در راستاي آن. 0 نظارت بر مصوبات و فعاليتهاي مجمع برپايه انطباق با مرامنامه ، اجراي آن و اساسنامه و رد مصوبات در صورت مغايرت باآن. در صورت غيبت بي بازگشت يكي از اعضاء هيئت موسس ، تعدادي از اعضاي مجمع كانديدا شده بعد از تاييد صلاحيت با آراي مطلق هيئت موسس ، اجازه شركت در انتخابات را پيدا كرده و فرد منتخب نهايي ، با آراي مجمع عمو مي جايگزين مي گردد . در صورت جمع آوري حداقل دو سوم آراي كل اعضاي مجمع ، انتخابات رسمي مي باشد . آراء در انتخابات بشكل حضوري جمع آوري شده و فقط اعضاي خارج از شهرستان آباده ، مي توانند بشكل مكاتبه اي و از طريق پست یا به شکل دیگر آراء خود را ارسال دارند. -2 مجمع عمومي صفحهء اول از سه صفحه محل امضاء اعضاء هيئت موسس : مجمع عمومي ركني از اركان مجمع است كه در حقيقت اصل مجمع را شكل مي دهد . تمام اركان مجمع از آن انتخاب مي شوند . مجمع عمومي وظيفه انتخاب شوراي مركزي و اعضاء جايگزين هيئت موسس را بر عهده دارد. - عضويت در مجمع عمومي : عضويت در مجمع عمومي ، پس از مطالعه مرامنامه و اساسنامه مجمع ، قبول داشتن آن ، تكميل فرم تقاضاي عضويت و ارسال به مجمع ، تاييد توسط هسته گزينش و ارز يابي و دريافت تاييديه عضويت از شوراي مركزي مجمع با امضاء دبير شورا ممكن است. بايستي در وبلاگ ، حداقل 20 پست متن وجود داشته و حداقل 3 ماه از تاريخ تاسيس آن بگذرد. - پس از تاييد عضويت ، فرم درخواست عضويت وبلاگ نويس بايگاني و يك پروفايل براي نامبرده در وبلاگ مجمع گشوده مي شود . همچنين اجازه درج "لوگوي عضويت نامبرده در مجمع " روي وبلاگ ، به وي اعطا مي شود. - درخواست كننده عضويت بايستي وبلاگ نويس باشد . منظور از وبلاگ در اينجا صفحاتي است كه براي انتشار مطالب و افكار وبلاگ نويس ايجاد شده -3 شوراي مركزي : شوراي مرگزي ر كني از اركان است كه مسئوليت تصميم گيري ، برنامه ريزي و اجراي كليه امور و فعاليتهاي اجرايي مجمع وبلاگ نويسان در طول دوره فعاليت را برعهده دارد . دوره هاي مسئوليت شوراي مركزي يكساله بوده وبا راي مجمع عمومي انتخاب مي شوند . تعداد اعضاي شوراي مركزي 7 عضو اصلي و دو نفر علي البدل مي باشد. براي انتخاب شوراي مركزي ، 30 كانديد از اعضاي مجمع عمومي توسط شوراي مركزي قبلي ( و در دوره اول توسط هيئت موسس ) ثبت نام شده و با فراخوان دبير مجمع ( و در دوره اول توسط نماينده هيئت موسس ) انتخابات برگزار مي گردد . اين انتخابات نيز با جمع آوري حداقل دوم سوم آراي كل مجمع ( و براي بار اول ، حداقل 100 راي ) رسميت مي يابد. آراء در جلسه حضوري جمع آوري مي شود و اعضاء مستقر در جاهای دیگر مي توانند برگه راي امضاء شده را به مجمع ارسال نمايند. در مصوبات شوراي مركزي ، در صورت برابر شدن آراء روي مصوبات ، آراء گروهي كه دبير مجمع و شورا نيز با آن همراه است ، معتبر خواهد بود. دبير شوراي مركزي ، از بين شوراي مركزي و با انتخاب ايشان ، انتخاب مي گر دد . وي مسئوليت نمايندگي مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده در ارتباطات بيرون تشكيلاتي و سازماندهي فعاليتهاي درون تشكيلاتي را بر عهده دارد. -4 هسته گزينش و ارزيابي دو نفر از اعضاي مجمع ، به انتخاب هيئت موسس به عنوان هسته گزينش انتخاب مي شوند. مسئوليت هسته گزينش بررسي درخواستهاي عضويت و گزارش به شوراي مركزي و بررسي گزارشات اعضاي مجمع در خصوص تخلف اعضاء از مرامنامه و اساسنامه و گزارش به هيئت موسس جهت تعليق يا حذف عضويت فرد متخلف است. صفحهء دوم از سه صفحه محل امضاء اعضاء هيئت موسس : بند سوم : تعاملات ، پشتيباني و همكاري : -1 مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده از امكانات و كمكهاي هيچ يك از گروهها يا احزاب سياسي ( اعم از تداركاتي و يا مالي ) استفاده نخواهد كرد. -2 مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده محدوديتي براي همكاري با احزاب و گروههاي خودي نظام و انقلاب اسلامي و همچنین نهاد ها سازمانها و موسسات خصوصی و دولتی شهرستان آباده ( كه در كارنامه فعاليت خود هيچگونه نشانه اي دال بر حركت و اقدام عليه انقلاب اسلامي ، ولايت فقيه و اركان كشور و قانون اساسي ثبت نكرده باشند و با مجمع نيز داراي تعارض ديدگاه نباشند ) در پروژه هاي فرهنگي و اعتقادي و سياسي منطبق با اهداف مجمع و مرامنامه و اساسنامه ندارد. -3 مجمع در دريافت كمكها و امكانات از نهادها ي نظام ج .ا.ا منعي ندارد . مجمع مي تواند در راستاي اهداف مجمع ، پروژه هاي همكاري با نهادهاي مختلف نظام اسلامي را تصويب و به اجراء برساند. بند چهارم : اموال و انحلال : اموال مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده ، ماهيت بيت المال و حق الناس داشته و در صورت انحلال مجمع ، بايستي بر اساس قوانين جمهوري اسلامي ، در اختيار ولي فقيه يا حساب خزانه داري كل كشور قرار گيرد . انحلال مجمع از طريق حكم مراجع قضايي ذيصلاح نظام ج.ا.ا يا پيشنهاد و تصويب چهار پنجم كل اعضاي مجمع عمومي ممكن خواهد بود. اين اساسنامه در چهار بند و سه صفحه تنظيم و به اتفاق آراء توسط اعضاي هيئت موسس به امضاء رسيده است. صفحهء سوم از سه صفحه__ آن چه گردآمدگان در مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده ، به عنوان ميثاق وعهد خويش با خود و ساير اعضاي مجمع به طور قطع و يقين پذيرفته اند از اين قرار است : -1 قلم ، به عنوان ابزار ي بر اي ارائه فكر و اند يشه و وس يله اي بر اي ارتقاء سطح فكر ي و اعتقاد ي نوع بشر ، متعهد است به ا يمان و عمل صالح . (اعضاي مجمع معتقدند كه تا وقتي حريت وآزادگي تفكر انسان تحت تاثير اميال غير الهي قرار نگرفته است ، مي تواند در خدمت اسلام و آرمانهاي الهي باشد ) -2 ملاك اصل ي پذ يرش اعضاء در ا ين مجمع ، پذ يرش قانون اساس ي جمهور ي اسلام ي ايران م ي باشد و در مورد افراد ي كه خارج از مرزها ي جغرافيايي ايران اسلامي قرار دارند ، عدم اثبات مخالفت با اصول موضوعه اين قانون ملاك خواهد بود. -3 اتحاد و همبستگ ي و وجه مشترك اعضا ي مجمع ، بر عدم پذ يرش اوضاع كنوني جهان حق يق ي و مجاز ي و سر پيچي از فرام ين امپراطوران خبري و رسانه ا ي و اربابان زر و زور و تزو ير م ي باشد و تمام تلاش خود را م ي كنند تا شهروند مطيعي براي دهكدهء چهاني آمريكايي نباشند و در برهم زدن توازن ا ين د نيا ، منافع ملل مسلمان و مستضعفان جهان اولو يت خواهد داشت و صدور اند يشه انقلا بي حضرت امام خم ين ي )ره( و نگاه دين مدارانه به آينده ، مد نظرخواهد بود. -4 اعضاي اين مجمع ، اهل هرگونه تضارب آراء و نقد ونظر در حوزه فكر ي و نوشتاري هستند و از هر درگيري و تضارب فيزيكي برائت مي جويند. حقيقت آنچنان بديهي و مسلم است كه براي اثبات آن ، نيازي به رويارويي فيزيكي نيست. ????????????? ، توسط پنج عضو هيئت موسس ، تصويب گرديد. « مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده » مرامنامه و اقدام به ثبت نام در صورت پذيرش و التزام به آن ها. « مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده » -1 مطالعه ي مرامنامه و اساسنامه ي -2 تحويل مدارك لازم براي عضويت: دو قطعه عكس سه در چهار رسمي؛ براي خواهران شهرستان آباده رعايت حجاب كامل اسلامي در عكس الزامي است. يك برگ كپي شناسنامه از صفحه اول شناسنامه يا يك برگ كپي از دو سوي كارت شناسايي ملي .« مجمع وبلاگ نويسان شهرستان آباده » -3 تكميل دقيق و صحيح فرم عضويت رسمي نكات لازم به توجه: مجمع وبلاگ نويسان » دريافت مدارك رسمي، مانند كپي شناسنامه و عكس رسمي اعضا از اين جهت است كه اولا، ساختار و اهداف 􀂃 مجمع وبلاگ نويسان » بر پايه فعاليت هاي حقيقي و فراتر از دنياي مجازي تعريف شده است؛ دوما، به دليل تعريف حقيقي « مسلمان در عين مسئوليت اعضا نسبت به مجمع، مجمع نيز نسبت به رفتارهاي تشكيلاتي اعضاي خود به مراجع قضايي پاسخ گو ،« مسلمان است، زين جهت لازم است هويت واقعي افراد براي مجمع روشن باشد. هر چند هويت حقيقي اعضا براي هسته گزينش مجمع روشن مي شود، و در مجمع بايگاني مي شود، با ا ين حال در صورت خواست 􀂃 اعضا مجمع نسبت به عدم افشاي مشخصات اعضا خود را مسئول مي داند، و اعضا مي توانند با هويت مجازي خود در مجمع فعاليت كنند. اعضا موظفند مشخصات مجازي كه براي خود انتخاب مي كنند قابل پذيرش، انساني و اسلامي باشد، و از انتخاب اسما حيوانات، اشيا، اسما عام، اسامي بي معني و ... ممنوع است. طبق اساسنامه هنگام تحويل فرم عضويت مي بايست حداقل 10 پست متن در وبلاگ فرد ارسال شده باشد و 3 ماه از تاريخ تاسيس 􀂃 آن گذشته باشد. مدارك لازم براي عضويت به طور كامل تحويل شده است. 􀂅 اطلاعات ارائه شده صحيح است. 􀂅 وبلاگ و سابقه ي فعاليت درخواست كننده ي عضويت بررسي شده 􀂅 است و مغايرتي با مرامنامه ي مجمع در آن ديده نشده، و تاييد عضويت درخواست كننده عضويت بلامانع است. نتيجه درخواست عضويت امضاي مسئول هسته گزينش مهر و امضاي دبير مجمع « مجمع وبلاگ نويسان مسلمان » مراحل لازم براي عضويت رسمي در مشخصات مجازي نام: نام خانوادگي: عنوان وبلاگ اصلي: آدرس وبلاگ اصلي: پست الكترونيك: :ICQ :YIM! :GoogleTalk :MuslimForum پايگاه ها و وبلاگ هاي ديگري كه متعلق به شما است: عنوان پايگاه آدرس اينترنتي پايگاه ميزان ساعات برخط شدن در اينترنت؛ در روز: در هفته: از كافي نت استفاده مي كنم. 􀂅 اتصال بي سيم 􀂅 ADSL خطوط پرسرعت 􀂅 خطوط اينترنت تلفني 􀂅 نوع اتصال به اينترنت: • ميزان وقت آزادي كه مي توانيد در هفته در اختيار مجمع قرار دهيد: • روزهايي كه امكان حضور در جلسات حضوري مجمع را داريد: علاقمند به حضور در اردوهاي مجمع هستم. 􀂅 توانايي ها: الف) فني: ديگر: 􀂅 گرافيك 􀂅 طراحي صفحات وب 􀂅 هاي مديريت محتوا CMS 􀂅 ASP/ASP.net 􀂅 PHP 􀂅 ب) علمي: مطالعات علوم اجتماعي 􀂅 مطالعات اديان الهي و مذاهب 􀂅 فلسفه اسلامي 􀂅 كلام و عقايد اسلامي 􀂅 مطالعات انقلاب اسلامي 􀂅 مطالعات مقاومت اسلامي 􀂅 مطالعات علوم ارتباطات و رسانه 􀂅 فقه و حقوق 􀂅 ديگر: 􀂅 مطالعات صهيونيزم 􀂅 مطالعات تاريخ اسلامي 􀂅 مطالعات تاريخ (عمومي) 􀂅 ديگر: 􀂅 ميزان آشنايي « انگليسي 􀂅 ميزان آشنايي: « عربي 􀂅 ج) زبان هاي خارجي: • با كدام يك از نهادها، گروه هاي رسانه اي و ... ارتباط داريد و امكان ايجاد ارتباط بين مجمع و ايشان را داريد؟ اطلاعات تكميلي امضاي درخواست كننده عضويت نام: نام خانوادگي: نام پدر: شماره شناسنامه: كد ملي: محل صدور شناسنامه: مرد 􀂅 زن 􀂅 تاريخ تولد: جنسيت: مذهب: مليت: هنرستان 􀂅 دبيرستان 􀂅 حوزه علميه 􀂅 دانشگاه 􀂅 حوزه تحصيلي: مدرك تحصيلي: رشته تحصيلي: مركز آموزشي: مشخصات حقيقي محل الصاق تصوير تلفن ثابت: تلفن همراه: كدپستي: فكس: آدرس پستي: راه هاي تماس
» ادامه مطلب

محصولات ننه پز شمال فارس در خدمت شماست.

محصولات ننه پز شمال فارس در خدمت شماست. صبحانه نون سَرشير ، ق‍ِـيماق با مــِـشا، پنير با مغز گردو ، شلغم ، لبو نهار كالجوش با نون كُپـــــُلي _ اُويَتيموك با نون اُوي _ مُزبـــَر (اومضور) با نون تُخمه ري_اُو قـــَرا با نون خونگي و ......... شام نون خونگي با پنير و تُرب ، قَــليــِه ، شولي ،نون شـِـكَروك و ..... شُو چَرِِه بِـــــرِشته _ گـــَمِك _ بادوم اُوساز _ هُلواله _ پَرشُفتالي _ عَسگــِري_آفتُوي _ شُوني _ جُوزه قند و تيت خُشكه
» ادامه مطلب

مبانی تئوريک آمايش سرزمين منطقه اباده محمد مهدی تقی زاده – عضو هيات علمی دانشگاه

مبانی تئوريک آمايش سرزمين منطقه اباده محمد مهدی تقی زاده – عضو هيات علمی دانشگاه مقدمه: اقبا ل عمومی و قاطع ملت ايران در انتخاب دکتر محمود احمدی نژاد به عنوان نهمين رئيس جمهور قطعا يک فراز تاريخی در انقلاب شکوهمند اسلامی ايران محسوب مي گردد. نگاه کارکرد گرايانه و مبتنی بر ارزشهای توسعه در دولت احمدی نژاد قابليتی است که بدنبال مطالبات بر حق ملت ايران پديد آمده و شايد شيوه تفکر محمود احمدی نژاد در مدل برنامه ريزی که سطح توسعه را از پايين ترين نقاط آن در نظر مي گيرد يکی از جذاب ترين نقاط عطف ديدگاههای او در نزد برنامه ريزان باشد . برنامه های گسترده او برای بازديد از کليه مناطق کشور و بخصوص تاکيد بر مناطق محروم گواه مشخصی بر اين مدعا ست . با ملاحظه چنين ديدگاهی سفر اخير رئيس جمهوربه استان فارس و شهرستان آباده مطمئنا مي بايستی نتايج ارزشمندی را بدنبال داشته باشد . در اين بين فهرست کردن نياز ها بر اساس يک درک معين مبتنی بر واقعيات و اعلام آن به بالاترين سطح اجرايی مملکت قطعا می تواند پاسخهای مطمئنی را برای بسياری از اما ها و اگرها و چراهای موجود در منطقه فراهم آورد . بدينسان رويکرد اساسی گفتار اخير به سمت تعيين يک سياستگذاری توسعه منطقه ای آباده بر اساس يک دکترين تعريف شده ای است که مولفه های اساسی آن در منطق عمران منطقه ای و آمايش سرزمين قابل واکاوی است. زيرساخت های تاريخی شواهد زمين ريخت شناسی همچون درياچه های فرو پاشيده مسير شورجستان تا سورمق که از طريق رديابی آثار رس باقيمانده در مسير های فوق شناسايي مي شوند همراه با نامهای آشنايي همچون جزمودق و دهدق که اراضی سخت رسی رسوب يافته در بستر درياچه های قديمی را نشان مي دهند ، حضور بقاياي قلعه گبری که پيشينه تمامی آنها به قبل از اسلام باز مي گردد بنيادهای مدنيت منطقه را حداقل تا هزاره چهارم قبل از ميلاد باز مي گرداند. ترديدی در اين نکته نيز وجود ندارد که تمدن اوليه منطقه نيز در گرداگرد چنين درياچه هايي شکل گرفته است که به اعتقاد ما ترمينالهای نهايي ذوب يخ در حد پايينی کواترنر در هشت هزار سال گذشته بوده اند .بنابراين آباده قبل از هر چيز متکی بر يک تمدن هيدرو ليک و درياچه ای است . تمدنی که در بسياری از نقاط ديگر ايران مرکزی همانند ساوه،سيلک کاشان، ازنای درود ، پرسپوليس و داراب فارس مصاديق آن قابل ارزيابی است . شواهد مورفيک و زمين ريخت شناسی نشان مي دهد که تمدن گسترده شمال فارس محتملا بواسطه استيلای يک شرايط خشکی فرو پاشيده شده است . بتدريج در جريان دوران تاريخی بواسطه استقرار آباده در مسير شمال به جنوب باز يافت مدنيت ان آغاز شده و در آثار حمداله مستوفی ،ابن بلخی در سال 510 هجری قمری ،ياقوت حموی ،مادام ديو لافوا و سايرين همواره از اباده به عنوان يک نقطه جغرافيايی آباد ياد شده که گاه حقوق ديوانی و به عبارت امروز بودجه آن برابر يزد است.اباده چهل و نهمين شهرستان ايران با سابقه فرمانداری 84 ساله ، شهرداری 82 ساله ،دارای دو مدرسه از سه مدرسه اوليه استان فارس(عدالت اباده و نظامی سورمق و بسياری از اولين های ايران پيشينه درخشانی در تاريخ ايران زمين دارد. بنيادهای محيطی استقرار شهرستان اباده در قلمرو عرض 30 درجه جغرافيايي در جايي که سيستمهای آب و هوايي متاثر از پرفشار جنب حاره بسرعت فرو پاشيده مي شوند اولين و مهمترين محدوديت را از لحاظ حجم ريزشهای جوی با متوسط 144 ميليمتر که تقريبا نصف بارش متوسط پهنه ايران زمين و يک ششم جهانی است را برای آباده فراهم آورده است. با چنين محدوديتی فقدان جريانهای دائم آب،محدويت سفره آبهای زير زمينی،ترکيب شيميايی خاک و نهايتا محدوديتهای زراعی از مهمترين ارکان مانع نوسعه منطقه ای محسوب مي گردد. در ارزيابی های اقليمی وجود دو عنصر قدرتمند جريانهای غالب باد و تشعشع خورشيدی از مهمترين مولفه هايي است که مي توان برآن تاکيد ورزيد. حرکات و رفتارهای تکتونيزاسيون در خلال دوران سوم و بويژه اليگو ميوسن معادن ارزشمندی از سنگهای ساختمانی شامل سری های مرمريت و تراورتن را در باند شرقی شهرستان پديد آورده و ادامه اين حرکات باعث بالا آوردن ذخاير عظيمی از نسوز در محدوده گسلهايي شده که در محدوده گسل استکی(Taraz 1970 (پيدايش معدن خاک نسوز استقلال به عنوان بزرگترين ذخيره نسوز خاور ميانه با ذخيره تقريبی کانسار معادل 300 ميليون تن در يک حفره قيفی شکل به عمق 130 متر و به وسعت 5/12 ميليون متر مربع مهمترين شاخص آن محسوب مي گردد. دشت يک صد و ده هزار هکتاری آباده با درازای يکصد و ده کيلومتر و پهنای نسبی ده کيلومتر با استقرار در يکی از استراتژيک ترين نقاط ايران موئلفه ديگر توسعه شهرستان است که در صورت باز نگری و تامين منابع آب نقش موثری را در توسعه منطقه شنمال فارس بر عهده خواهد داشت. راهبرد های توسعه الف: انتقال اب از سر شاخه های خرسان بزرگ (ماربر) در هر صورت ممکن تنها راه حل بحران آب منطقه است با وجود پتانسيل آبی 350 ميليون متر مکعب از طريق جمع آوری آب در مخازن سدهای شهيد،ريگان،بيده و صغاد با محاسبه نياز آبی ده هزار مترمکعب متوسط حداقل 35000 هکتار از اراضی آباده به زير کشت خواهد رفت با فرض مالکيت متوسط پنج هکتاری اين رقم به مفهوم ايجاد 7000 شغل جديد و در يک ارزيابی ساده حداقل توليد 175000 تن گندم به عنوان يک کشت استراتژيک در سال خواهد بود . هرچند ماربر با ورود به شبکه خرسان بزرگ سرانجام به کارون مي پيوندد و در خوزستان مورد بهره بر داری قرار مي گيرد ليکن با ملاحظه هدر رفت آب کارون و الزامات کنترل سيلاب در شاخه های بالا دستی آن و انجام بخش عمده ای از مطالعات آن به نظر مي رسد انتقال اب اين جريان ابی دائم به آباده چندان غريب نباشد. بر اساس اخرين بر آوردهای مشاور هزينه های انتقال آب شامل بندهای ذخيره ای و تونل انتقال اب 469 ميليارد تومان است . با وجود ذخاير عظيم نسوز در منطقه پيشنهاد مشخص ما برای تامين بخشی از هزينه های انتقال اب لينک کردن اين پروژه با منابع مالی خاک نسوز است. ب: توسعه صنعتی گسترش صنعت در آباده در دو مقوله عمده صنايع شيميايي و نسوز قابل ارزيابی است عبور خط لوله گاز عسلويه به ترکيه از اباده و درياچه سد ايزد خواست يا منابع ابی در محدوده خسرو شيرين ،ايجاد خط آهن شيراز – اصفهان مهمترين گزينه مناسب برای ايجاد طرح های پتر و َشيمی احداث واحدهای اوره و امونياک است . ميزان سرمايه گذاری برای اين طرح را مي توان بين 220 تا 300 ميليارد تومان ارزيابی کرد با توجه به تجربه موفق سرمايه گذاری و پذيره نويسی سهام در سيمان و نسوز و سرمايه های راکد که غالبا به صورت سپرده گذاری در بانکها ذخيره مِي شوند مي توان انتظار داشت که اجرای اين طرح نقش موثر ی در توسعه اتی شهرستان داشته باشد. اجرای طرح اوره و آمونياک در اباده مي تواند 1500 را اشتغال زايي کرده و حداقل 20 شرکت پيمانکاری را ساپورت کند در بخش نسوز احداث صنايع کاشي سازی ،پالايش کائولن،سراميک و ظروف چينی مورد لحاظ است . تجربيات موفق چين در مورد توليد مصنوعات وابسته به خاک چينی به صورت خانگی با نظارت و حمايت دولتی نکته مهمی است که در اين مقوله مي بايستی مورد لحاظ قرار گيرد ج: در بخش کشاورزی با توجه به محدوديت منابع آبی حداقل تا زمان تامين آب از ماربر تغيير در الگوی کشت يک الزام اجتناب ناپذير است . از لحاظ درجه حرارت متوسط ساليانه (13درجه سلسيوس) و بارش و همچنين کيفيت خاک شرايط آباده تقريبا برابر با قائنات است . زعفران يک محصول کاملا اقتصادی است که اولا در فصل گرم نياز به اب نداشته و ثانيا با نياز ابی دو يا سه نوبت در زمستان مي توان ابهای زائد کشاورزی در فصل سرد را به آبياری آن اختصاص داد با ملاحظه توليد پنج کيلو گرم در هکتار مي توان انتظار داشت که اين محصول در هر هکتار پنج ميليون تومان عايدات فروش داشته باشد . با محاسبه 50/ هزينه های توليد بازده اقتصادی ساليانه 5/2 تومان در هر هکتار برای اين محصول هرگز قابل مقايسه با ساير محصولات کشاورزی نخواهد بود د: با ملاحظه مطالعات انجام شده طرح کالبدی منطقه ای ايران و تقسيم پهنه ايران به ده سطح برنامه ريزی با ملاحظه مولفه های اساسی توسعه شامل جمعيت و پراکنش آن در سطوح شهری و روستايي,پهنه جغرافيايي,مصرف انرژی ,موقعيت استراتژيک,سابقه سياسی و اداری و نهايتا واسنجی آن در بين مناطق شمالی فارس ,آباده از بالا ترين ظرفيت ممکن جهت مرکزيت ناحيه برنامه ريزی شمال فارس د ر قطب چهارم برنامه ريزی فارس بر خور دار است. ه: بدليل استقرار منطقه اباده در عرض 30 درجه جغرافيايي ، و امکان دريافت 3266 ساعت جذب انرژی در طول يک سال از مجموع پتانسيل 4454 ساعت جذب انرژي خورشيدي و يا به عبارت ساده تر 270 روز آفتابی (تقی زاده ،آباده ارزشيابی يک سرزمين) اين منطقه را در مثلث تابشی انار، يزد ،آباده قرار مي دهد اين سطح با دريافت 450 کيلو کالری ساليانه بر هر متر مربع قادر خواهد بود منابع عظيمی از انرژی های پاک و تجديد پذير را فراهم آورد . به عبارت ساده يک کلکتور سيليکونی خورشيدی به مساحت ده متر مربع که حتی به عنوان زيبا سازی سقف منازل نيز در معماری جديد مي تواند مورد لحاظ قرار گيرد ساليانه قادر خواهد بود تا حد 150 متر مکعب آب را که مي تواند برابر با کل آب گرم يک خانوار متوسط در طول سال باشد را فراهم اورد و: استقرار آباده در مسير انتقال کانون پرفشار کوه سفيد به چاله ابرکوه ،اين منطقه را از لحاظ پتانسيل باد خيزی در مرتبه مناسبی قرار داده است. تحقيقات ما نشان مي دهد(تقي زاده- جايگاه مطالعات آب و هواشناسی در آمايش سرزمين) که در مسير محورهای شمالی،غربی و شمال غربی با دهايي با فرکانس و سرعت مناسب جهت نصب توربينهای بادی را مي توان مورد پذيرش قرار داد. جدول زير غالبترين جريانات هوا را نشان مي دهد جهت آرام N NE E SE S SW W NW فركانس 48/ 11/ 6/ 2/ 2/ 3/ 5/ 9/ 14/ سرعت)knot) - 25/6 5/6 4/4 9/4 6/6 5/9 8/9 4/7 در شرايط موجود يک توربين بادی با پره هايي به قطر 5/4 متر قادر خواهد بود در طول يک سال 720 کيلووات برق را توليد کند. بر اساس بر آورد های اوليه و با استناد به تصاوير ماهواره ای لندست ،دهليز سورمق مناسب ترين گزينه برای نصب توربينهای بادی و ايجاد مزارع انرژی است. ز:با وجود افقهای توسعه نوين و روشن در روندهای توسعه آتی شهرستان ,ايجاد دو تحول اساسی در ساختار و مورفولوژی شهری آباده از مهمترين اولويت هاست در گام نخست باوجود حداقل 400 هزار متر سطح فرسوده و بافت قديم شهر ايجاد يک شبکه مدرن شهری مي تواند جوابگوی نيازهای آتی جمعيت برای فضای زيست شهری باشد . مجموعه پيشنهادی اخير شامل احداث يک شهر جديد در محدوده حد فاصل ميدان ولی عصر تا دهخدا در امتداد خيابان هفده شهريور است . مجموعه اخير شامل يک فضای تجاری به صورت دراز بازار ,پارکها,مکانهای فرهنگی و ورزشی و حداقل امکان ساخت 1000 واحد مسکونی است که بسادگی مشکل مسکن جامعه جوان شهری را حل خواهد کرد . واريانت دوم توسعه شهری با توجه به وجود بزرگراه اصفهان شيراز ,فاصله مناسب 10 کيلومتری ومنابع اب مناسب ايجاد يک فضای باغ شهری در محدوده روستاهای علی آباد – چنار – فيروزی است . اولويت شهرکها به صورت خانه های با زير بنای 150 متر است . هر کدام از اين واحدها در طراحی اوليه مي توانند به عنوان يک واحد توسعه روستايي نيز در نظر گرفته شوند.
» ادامه مطلب

ماجِرا زَن اِسِدَن غولومي عَمِـــــــــــم

ماجِرا زَن اِسِدَن غولومي عَمِـــــــــــم يه چَن وَختي بي ايي غولومي عَمِم خدا زَده افتِده بي پا يه مُش اَ ايي بَر بِچا که هَرو کارُشون ايي بي گه يه پيکنيکوکي وَردُرَن و علي اَ تو مَـــــدد . تو باغ دَروکا و نَمدونَم سَر تُل قوقي و تُل آسيُو و اي سَر او سَر . يه رو سَر ظُر گه داشتيم بِتيموک کوفتُمون مي کِرديم ديديم عَمِم بِه خود زَنون اومَ گُف داداشي يا هَمِدون زير بالُم بي گيريک بندازیکم تو يه چا بي تَه اي يا يه کاري بِرِم بُکُنيک مَ ديگه اَ دَس ايي نه شُو دارَم نه روز. هيچي بُوبُم گُف دَواش اينِه گه يه زَنوکي بِرِِش بسونيک يه دُختَروکي اَ ايي دانِشگا رَفتِه يا . آباده ايوم نبيدَن هِشتَم بِرِش زير سَر . يه شُو به حال حِساباَ يه مُش گُل اَ تو باغچِشون کَندَن يه پاکَتوکيُوم کولوچه عَمِم خُدُش دُرُس کِردِه بي وَيشتَن رفتيم همه اي خاسَه گاري اِتِفاقاَ بي بيمُوم هَمپومون اومدَ هيچي رفتيم تو ديدديم اُوَوَک اينا اِنگار خِيلي مُندُشون بالُ هَه ميون زمين آسِمون رَفتيم تو ديديم بي بيم گالِشاش هِشتِه زير بالُش اُوُردِه تو نَنِه دُختَروکه گُف: مادَر کَفشاتو بدين بِزارَم تو جا کفشي . بي بيم گُف اِهِنوشُم مي خُوي وَرُشون دُري بِر خودُد ؟عَمِم خيلي خِجالِت کِشيده بي گُف ايي حَرفار نَزَنيک زَشتِه بيبيم گُف وَخي وَخي دُختَر اِقَد صاب صاب صادِق نَباش . اَي گالِشام وَر دُش نَدا او وَخ تو تُو دَم دَر اوشوُمون کولُم مي کني؟ عَمِم دي داره بَدتَر مي شه گُف هَر کار دِلُدون مي خا بُکُنيک هَر کُدُمُمون نِشِسيم ري يه مُبلي بيبيم يه ميزي کِنار هِشتِه بي نِشِس ريش . هيچي نشِسِه بيديم ديديم عاريس چايي ريختِه تو فنجون اُوُرد . ري خاهَري مَلوسُم بي غولومي يه چايي وَييشت يَواشوکي دَر گوش مَ گُف : مي باد يه رُو بُخُرَم گه صِدا فِرت فِرت اَ دَنوم دَر نَيا زِشته هيچي مُردِه شور بُرده بَنا کِرد چايي خُردَن يه خالوکيش ريخت تو دَنُش هَر کار کِرد يَواشوکي بدونِه ايي گِه فِرت فِرت کُنه پُويين کُنه نتونِس يه هو مِث قيلون بَنا کِرد غُل غُل کِردن مي خواس خَفه بِشِه هَمه چاييا ريخت ري قاليشون . دُختَروکه خو اَ بُس خَندِش گِرُفته بي دُوي رَفت تو آشپِز خونه يه بِچُوکيِوم داشتَن کوچولوک بي . شي يَر عَمِم خود ايي صِداي کَت کُلُفتيش مي خواس حال به حِساباَ نازُش کُنه لُپا بِچُوکِه رو گِرُف گُف :گوگوري مَگوري بِچووکِه زَبون بَسه يه جيغي کِشي دُوي رَفت تو بَغَل نَنِش گُف : مامان ايي آقاهِه مي خوا د مَنو بُخوره . هيچي اونجو خُو انگار اَ غولومي خوشُشون نَواومَده بي گُفتَن مي خوا اِمتاحان بدَ بر پوقِ ليسانس . يه شُو ديگه رَفتيم خونه يِکي ديگه اونام مِث خوُدُمون سِيفُ لُ بيدَن نِشِسيم ....ميون مِيمون خونِشونو پَستوشون پَرده زَده بيدَن يه مُش رَختِخواب چينده بيدَن پُش پَردَ دُختَروکه خو دَس پاچه شُدِه بي مي خواس غولوميو اَ او بالوُ پَردَ بيبينِه رَفته بي ري رَختِخواباشون يه هُو رَختِخوابا تمبي اُفتي وَسَط اونجو گه ما نِشِسه بيديم . مَ خو اَوَس خَنديدَم دِلُم تَخته شُده بي آم غولومي مِث اِينکِه اُوُرده بيدُش گُف مَ هَمينُو مي خوام هيچي اِسِدُوش وايشت بُردُش خُراسون. ايي داستانوکـــــــار بِشنويک بازُم بوگوييک آباده بَد جوييِه ؟؟؟
» ادامه مطلب

لطفا نظرتون رو در مورد قطع درختان ابتدای جاده اصفهان بگید؟

لطفا نظرتون رو در مورد قطع درختان ابتدای جاده اصفهان بگید؟ امیر: بله بهتره صورت مساله رو حل کرد تا اینکه فکری برای حل مساله کرد علی : سلام اگه دست من بود میومدم یه جایی زا این بیابون های اطراف شهر رو شروع به درخت کاری می کردم بعد میومدم کم کم درختای تو شهر رو قطع می کردم 1تا همش نخوان با ماشین این درختا رو قطع کنن 2 نخوان آب تو این جوب ها راه بندازن 3 تو تابستون ملت که تو خیابون میرن رو سرشون باران شته نیاد با هزار تا مشکل دیگه بعد هم به جای هر درخت قطع کردیم 2 تا بکاریم تو اطراف شهر تا هر ساله کویر نزدیک تر به محوطه شهر نشه اینطوری بهتر نیست امیر : تبریک می گم به تمامی مسئولان فهیم و دلسوزان شهر شروع قطع درختا رو امیر : از دید من واقعا دیدگاهی که دارید تاسف آوره شما پیشرفت و عمران و نوسازی رو با خراب کاری واز بین بردن چیزهایی که داریم اشتباه گرفتید سهیل : ای بابا . شهرمون که پیشرفت نمی کنه به خاطر این سخت گیری ها هست دیگه. اینجور بشه نشهکی میشه ؟ کاش نشه و .... نمی خوان که برای چهارشنبه سوری آتیش به جاش دارن یه کار عمرانی می کنن . تازه قطع درختان ابتدای جاده آباده اصفهان هم در راه هست . به جاش درخت می کارن. خون خودتونو بی جا کثیف نکنین بچه : سلام فقط به قطع درختان اونجا ختم نمیشه فروش باغ کودک و قطع درختان کهنسال اون که گاهی تا ده برابر سن ماها عمر داشتن یه بحثه که اگه پیگیری نشه فردا نوبت باغ ملی و باغ... می رسه هیچ کس هم جوابگو نیست امیر : کجا هستن اونا که کی می مردن واسه شهرشون محمد جواد : سلام حاله شما خوب هستید آقای ??? ؟؟؟ چرا قطع می کنند ؟البته با قطع درختان , جلوه جالبی نداره والا چی بگم ما که تا حالا از درختا استفاده ای نکرده ایم.
» ادامه مطلب

لطف ناخواسته وزارت راه در شناساندن یک اثر باستانی!

لطف ناخواسته وزارت راه در شناساندن یک اثر باستانی! در سفری که به اصفهان و شیراز داشتم در بین راه اصفهان-شیراز به علت تعمیر جاده اجبارا از راه فرعی عبور کردم و رسیدم به مکانی با تابلوی "ایزد خواست". قبلا این اسم رو نشنیده بودم ولی بناهایی که اطراف جاده بودند نشان از یک جای قدیمی و با ریشه رو میدادند. من این آثار رو میدیدم ولی اثری از یک کلمه راهنمایی و توضیح در مورد اینکه این مکان کجاست و با چه قدمتی وجود نداشت و به علت عجله چند عکس گرفتم و رد شدم. بعدها که تحقیق کردم فهمیدم قلعه و کارونسرایی که من دیدم به شرح زیرند: "قلعه ایزد خواست از آثار دوره ساسانی در آباده میباشد که بعدها بناهایی همچون مسجد و حمام در آن احداث شده است. این قلعه در فاصله 75 کیلومتری شمال آباده است و شباهت زیادی به ارگ بم کرمان دارد. این قلعه بر فراز صخره بزرگی قرار دارد و داخل آن خانه های بسیار کوچک با کوچه های بسیار تنگ و باریک مشاهده می شود. کاروانسرای ایزد خواست کاروانسرای ایزد خواستاز آثار دوره صفویه می باشدکه شامل یک حیاط مربع شکل در وسط کاروانسرا است و تعدادی حجره و اتاق در اطراف آن قرار دارد این کاروانسرا در جنوب قلعه ایزد خواست می باشد" (سایت آباده سیتی) شاید این لطف (نا خواسته) وزارت راه بود که باعث شد چند نفر دیگه مثل من از این مسیر عبور کنند و با این بناها آشنا بشوند. بعد از تکمیل جاده اصلی "ایزد خواست" منتظر لطف چه کسان دیگری باید باشد؟! حالا این سئوال رو دارم که واقعا من از کنار آثار با ارزش رد شدم و هیچ توضیحی ندیدم در موردش و هیچ راهنمایی نبود واقعا کجاست سازمان گردشگری و سازمان فرهنگ ساز صدا سیما؟
» ادامه مطلب

گرامیداشت سالروز رحلت عالم جلیل القدر شهرمان حاج شیخ علی اکبر زاده

گرامیداشت سالروز رحلت عالم جلیل القدر شهرمان حاج شیخ علی اکبر زاده حاج شیخ علی اکبر زاده یکی از سه روحانی ارزشمندی بود که شهر ما از وجود معنویشان محروم شد ایشان سالها در شهر ما و بین مردم ما ساده و بی آلایش زیست و منشا خدمات فراوانی بود نماینده ولی فقیه در جهاد و سپس جهاد کشاورزی شمال فارس بود آباده ای نبود زادگاهش شهرستان داراب بود اما دیگر یک آباده ای متدین محسوب می شد ایشان از اوایل انقلاب مقیم و ساکن آباده شد و همین جا ازدواج کرد زود جوش و مردمی بود همه دوستش داشتند یکی از خدمات ارزشمند ایشان در بلوار شهید چمران و شهرک امام رضا (ع) بود از بانیان اولیه و امام جماعت مسجدالرضای آباده بود سنگ صبوری بود برای مردم و تا جایی که در توانش بود از کمک و یاری رساندین به دیگران ابایی نداشت آنقدر امام رضایی بود و عشق امام هشتم در دلش بود که کتابی تحت عنوان زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) تالیف کردو ارادتش را به قبله هفتم اینگونه ابراز کرد این کتاب در تیراژ 2000نسخه توسط انتشارات سلسله ودر میلاد پر برکت آن امام همام در تابستان 81 منتشر شد مرحوم حاج شیخ علی اکبر زاده درست در روز شهادت بانوی پهلو شکسته ریحانه پیامبر خدا(ع) و همسر علی (ع) در حالی که زیر تابوت پنج شهید 5لاله پرپر و 5مهمان پربرکت شهرمان بود دچار عارضه قلبی شد و به دیار حق شتافت و اینک در آستانه سال روز وفات ایشان قرار داریم و باید به نحو شایسته ای از خدمات ایشان با گرامیداشت و یاد آوری ایشان قدر دانی گردد و خوشبختانه چنین مراسمی آنطور که شنیده ام برگزار خواهد شد بچه ناف آباده هم سالروز رحلت این عالم بزرگوار شهرمان رابه خانواده ایشان امام جمعه محبوب شهرمان مردم شهرک امام رضا (ع) و نمازگزاران مسجد علی بن موسی الرضا (ع) تسلیت گفته و برای ایشان علو درجات در پیشگاه حضرت احدیت آرزو مند است
» ادامه مطلب

کاروانسرای ایزدخواست

کاروانسرای ایزدخواست این کاروانسرا در شمال شرقی رودخانه ایزدخواست بنا شده است و می گویند یکی از ۹۹۹ کاروانسرایی است که شاه عباس صفوی در دوران تبعیدش بنا کرده است. این کاروانسرا از لحاظ زیبایی و استحکام و وسعت یکی از کاروانسرا های نمونه در نوع و زمان خود می باشد.( طول هر ضلع کاروانسرا ۳۵ متر است ) این بنا در زمینی به مساحت ۴۰۰۰ متر واقع شده است . در ردیف جلو در اطراف حیاط در ضلع های شمالی و شرقی و همچنین جنوبی ۲۰ باب اتاق در ابعاد ۳×۳ متر واقع شده است که هر اتاق دارای ایوانی به مساحت ۷/۵ متر می باشد در پشت این اتاق ها و ایوان ها ، انبار ها و طویله های وسیع ساخته شده است که تعداد آن ها به هشت باب می رسد . درب کاروانسرا در وسط ضلع جنوبی قرار دارد و دارای سرسرایی به بلندی۱۰ مترمی باشد . در طبقه دوم بالای سرسرا یک ساختمان شامل تالار و چند اتاق دیگر ساخته شده است که در پشت نمای سر در ورودی قرار گرفته است و در ایوان در طرفین آن می باشد . راه ورود به طبقه بالا از طریق پله های سمت چپ و راست درب ورودی است کاروانسرای ایزدخواست در کنار پل کوچکی که بر روی رودخانه ایزدخواست قرار دارد ساخته شده . در قسمت جنوبی کاروانسرا یک ردیف اتاق های کوچک دیده می شود و در طرفین ضلع غربی داخل کاروانسرا سه اتاق با سردر وجود دارد . این کاروانسرا با وجود اینکه در مجاورت رودخانه بنا شده است ولی خود دارای چاه آب ، حمام و دستشویی بوده و به احتمال زیاد از بعضی اتاقها به عنوان مغازه استفاده می شده است. کف حیاط و ساختمان از شمال به جنوب در عمق زمین کول های سفالی تعبیه شده که احتمالا کانال زه کشی یا قناتی بوده است. کف اتاق ها و ایوان ها ۷۰ سانتی متر بالاتر از حیاط می باشد و کف آنها و همچنین دور تادور حیاط با آجر فرش شده است روی بام کاروانسرا در سال های اخیر کاهگل کرده اند و برای نگهداری و حفظ آن در ضلع شمال غربی دو دیوار ستونی محکم ساخته اند تا در مقابل ترک خوردگی و نشت ،این قسمت را محافظت نماید . مصالح این ساختمان در پی ها سنگ ،خاک رس ، آهک و دیگر قسمت ها از آجر استفاده شده است. ملات آن خاک ، گچ و سقف ها با آجر طاق زده شده است و دور تا دور دیوار بام ،دیواری به ارتفاع یک متر کشیده اند.زمین این بنا و گل مصرفی آن را شاه عباس صفوی از زمین دار های اطراف خریداری و بنا نموده است. بالای سردر کاروانسرا کتیبه کاشی کاری شده ای با زمینه آبی رنگ وجود دارد .که سمت شمالی سرسرا در اثر مرور زمان و باد و باران فرسوده شده و قسمت هایی از آن فرو ریخته و روی آن را گچ مالیده اند. اما قسمت جنوبی سالم است و متن زیر روی آن نوشته شده است «قَالَ الله تَبارکْ و تَعالی و لایَةِ علی اَبی طالِب حِصْنی مَن دَخَلَ النار. فی اَیامِ الدُولةِ السُلطانِ الاعظَم وَ الخاقانِ الامر روحُ المُعَظم الامه الِاسلامی. کَلْبِ آستانِ عَلی ابی طالبُ عباس الحَسَنی المُوسی الصفوی خَلد اله مَعالی مَکانه» از این متن یقین می گردد که این کاروانسرا به دستور شاه عباس صفوی ساخته شده است. از آنچه منقول است در شبی نادر شاه در قلعه ایزدخواست مهمان حاج محمد سعید بوده است و لشکریان او در این کاروانسرا سکونت کرده بودند ، بارش برف شروع شده و هوا سرد می شود که لشکریان نادر شاه درب های کاروانسرا را خارج کرده و می سوزانند و بعد ها درب دروازه پایینی قلعه را نصب می کنند در ضلع شمالی بیرون کاروانسرا یک ردیف حجره قرار دارد که بر ایوانی به بلندای نزدیک ۲ متر باز میشوند . از این کاروانسرا در سال های ۱۲۵۰ تا ۱۳۲۴ شمسی به عنوان پاسگاه و ژاندارمری استفاده می شده است و پس از آن زیر نظز اداره اوقاف آباده بوده است . که در آن زمان حیاط این کاروانسرا آسفالت شده و به عنوان زمین فوتبال و ورزشی مورد استفاده قرار گرفته بوده و در آن زمان خسارت ها و زیان هایی به این محل وارد شده است . (متآسفانه جهت حفاظت ،نگهداری وجلوگیری ازتخریب بیشتر این قلعه تا کنون هیچ اقدامی از طرف سازمان های مربوط صورت نگرفته است)
» ادامه مطلب

قنات های صغاد

قنات های صغاد با توجه به موقعيت جغرافيائي شهر صغاد ، از زمان هاي قديم مردم با حفر قنات هائي اقدام به تامين آب براي كشاورزي نموده اند . از جمله قنات هاي معروف صغاد عبارتند از : قنات باقرباد ( باقرآباد ) مردم صغاد در گذشته هاي بسيار دور از آب اين قنات براي شرب استفاده مي نموده اند و صغادي ها بخاطر آب اين قنات شهرت جهاني دارند. قنات كل سيفيد ( كت سفيد ) آب اين قنات از مركز شهر صغاد مي گذرد و نشستن در كنار جوي آب كت سفيد ، آنهم در زير درختان بوز صغاد،حال و هواي خاصي به ما صغادي ها مي دهد. و به قول خودمون خيلي خاشه . قنات ممدباد ( محمدآباد ) اين قنات از نظر دبي آب بيشترين آب دهي را در بين قنات هاي صغاد داشته و بيشتر متعلق به قلعه بالائيهاي صغاد است. از ديگر قنات هاي صغاد مي توان به موارد زير اشاره نمود. قنات شولاتي ، قنات صدر باد ( صدر آباد ) ، قنات مراد باد ( مراد آباد ) ، قنات اكبرباد
» ادامه مطلب

قلعه ای 2000 ساله: قلعه ایزدخواست

قلعه ای 2000 ساله: قلعه ایزدخواست در ابتداي دشت وسيع آباده در آخرين نقطه غربي به فاصله 60 كيلومتر از آباده به طرف اصفهان هر مسافري به شهر ايزدخواست مي رسد. اين شهر با قلعه تاريخي خود با توجه به قدمت بيش از 2000 سال مي تواند چند روز براي تماشا و گردشگري هرمسافري را متوقف كند. ايزدخواست را همه كارشناسان داخلي و خارجي آثار باستاني و افراد علاقمند به فرهنگ گذشته ملل به خوبي مي شناسند. چون قلعه تاريخي ايزدخواست با سبك معماري خود يكي از عجايب و نمونه هاي چشم گير شهرسازي و مهندسي زمان قديم ايران است. قلعه ایزدخواست با كمترين هزينه امنيت قلعه و ساكنان داخل آن تامين مي شده است چون از سه طرف با پرتگاهي تقريبا" بر حالت عمود نسبت به كف زمين با ارتفاعات مختلف از6 تا 15متر، حتي با كمك از ادوات جنگي براي سربازان دشمن غير قابل نفوذ بوده است. فقط از يك طرف به قلعه دسترسي بوده كه آن هم با حفر زمين حدود 30 متر طول و 4 متر عرض با عمق 4 متر عملاً نفوذ به داخل قلعه غير ممكن بوده است. به گفته جهانگردان كه ازحدود 800 سال پيش به اين طرف از اين مكان ديدن كرده اند فضاي داخلي آنرا بسيار جالب و زيبا ( كه آثار بجا مانده مويد نوشته هاي آنهاست) ذكر كرده اند. بطور مثال، در شب، ساكنين خانه هاي اطراف قلعه با حضور در بالكن هاي خود كه با روشن كردن چراغ، منظره بسيار زيبايي را از دور شبيه به كشتي در دل دريا به وجود مي آورده اند و يا كوچه هاي مسقف و نسبتا" تاريك كه گرما را در دل تابستان از مردم مي گرفتند و در زمستان هم با هدايت باران و برف از طريق حصار قلعه به بيرون، باعث نگهداري قلعه مي شده است. خانه سازي همه در حد بي نظيري بوده كه ضمن استفاده كردن از مصالح چوب و گل به صورت خشت كمترين سنگيني را بر كف قلعه ايجاد كرده و همچنين توانسته اند ساختمان هايي را در 5 طبقه بسازند كه با امكانات آن زمان در يك فضاي محدود بسيار قابل تامل است http://www.parsplanet.com/barge-sabz/aizadkhast.jpg
» ادامه مطلب

فکر می کنید برنامه های ذیل که متعلق به دکتر محمدی است ظرف چهر ساله کاری ایشان چقدر محقق شده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فکر می کنید برنامه های ذیل که متعلق به دکتر محمدی است ظرف چهر ساله کاری ایشان چقدر محقق شده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ برنامه هاى ملي: توسعه ديانت و معنويت عدالت گسترى و تبعيض زدايي تقويت مبانى امنيت توزيع عادلانه منابع ثروت و قدرت محروميت زدايى و اشتغال زايي حاکميت قانون و امنيت اجتماعى ارتقاع منزلت جهانى کشور بر اساس حکمت، مصلحت و عزت سازندگى و توسعه پايدار و همه جانبه اعتدال و وفاق ملى و وحدت اسلامى حفظ شأن و حرمت انسانى و حقوق و آزادى هاى قانوني فراهم سازى زمينه هاى توسعه مشارکت جوانان و بانوان حرکت به سوى پيشرفت و ترقى با اقتدار و حفظ هويت و ارزش هاى اصيل دينى و ملي اهداف و اولويت در برنامه ها: تامين نيازهاى رفاهى ورزشى بانوان تامين بيمه همگانى روستايي بهبود وضعيت معيشتى فرهنگيان محروميت زدايى اقشار بى بضاعت مبارزه با بى عدالتى و فساد ادارى رونق کشاورزى و رفع مشکلات کشاورزان توسعه صنايع روستايي حق زندگى بهتر، کار و ازدواج براى همه تحصيلات رايگان براى دانش آموزان بهبود معيشت بازنشستگان ايجاد مجتمع هاى دامدارى و احياء زندگى عشاير امنيت براى شهروندان، کشاورزان و دامداران توسعه علمى کشت و صنعت قانون براى همه بهره ورى بهينه از معادن گسترش صنعت به منظور ريشه کن کردن بيکاري اهم برنامه هاى چهار ساله براى مجلس هفتم در مقياس منطقه ای ،ملى و جهانى: 1_ بعد ملى: تقويت امنيت کشور، تحقق عدالت و رشد و توسعه فرهنگى موجب امنيت خاطر ملت، توضيع عادلانه منابع، ثروت و قدرت ملى و محروميت زدايى و اشتغال زايى مي شود. برخوردارى همه آحاد ملت از تساوى حقوق در برابر قانون مانع از احساس ظلم و تبعيض در جامعه مي گردد و به انسجام درونى کشور، استحکام دولت و اقتدار و خشنودى ملت کمک مي کند. ملت ايران شايسته زندگى بهتر و امنيت بيشتر در پناه جمهورى اسلامى ايران است تا همچنان با اقتدار به سوى پيشرفت و ترقى و حفظ هويت و ارزش هاى اصيل اعتقادي، تمدنى و فرهنگى خود به پيش برود. مجلس هفتم بايد به نقش فرهنگ و جايگاه فرهنگيان، مقوله امنيت و جايگاه نيروهاى لشکرى و امنيتى و ارتقاء مديريت بر اساس تخصص محورى توجه جدى نمايد. 2_ بعد منطقه اى: منطقه شمال استان فارس، از پاسارگاد تا ايزدخواست منطقه اى بسيار حاصلخيز براى کشاورزي، مستعد براى دامپرورى و سرشار از منابع و معادن و مخازن است. اين منطقه از استعداد فوق العاده نيروى انسانى برخوردار مى باشد اما به دليل اينکه يک طرح و برنامه جامع براى پيشرفت و توسعه اين منطقه تدوين نشده و مديريت آن ارتقأ نيافته است و منابع مالى و بودجه کافى را در اختيار نداشته است، متأسفانه توسعه نيافته و محروم مانده است. شمال فارس بين چهار استان يزد، اصفهان، کهکيلويه و بوير احمد و کرمان محصور است و به دليل عدم يکپارچگى و طرح توسعه جامع ، مناطق و منابع خود را از دست مي دهد. الف- کشاورزى اين منطقه حاصلخيز، علمى و مکانيزه نيست و کشت و صنعت به موازات هم توسعه نيافته است. صنايع روستايى و صنايع تکميلى براى اشتغال بيکاران فصلى ايجاد نشده و کشاورزان براى زندگى و توليد با مشکلات فراوان مواجه اند که بايد برطرف گردد. ب- دامدارى مي تواند يکى از پررونق ترين و درآمدزاترين امور در اين متطقه عشاير نشين باشد و نه تنها زندگى توليدى عشاير را احيأ کند بلکه فراورده هاى دامى و لبنى خود را به ديگر کشورها صادر کند.اما دامداران با موانع و مشکلات فراوان براى ادامه کار مواجه اند، نه تنها مجتمع دامدارى وجود ندارد بلکه امنيت دام آنان نيز در خطر است و اگر چاره انديشى نشود ناچار خواهند شد بجاى زندگى توليدى بسوى مصرف گرايى و حاشيه نشينى در شهرها روى بياورند. اين منطقه سرشار از معادن و مخازن ارزشمند است و زرخيز مي باشد، معادن مس مرغوبتر از مس سرچشمه با عيار5/6 ، معادن سنگ مرمر و مرمريت کرم استخواني، سيليس براى صنايع بطرى سازى و شيشه، خاک نسوز براى صنايع کاشى و سراميک. اما متاسفانه به دليل عدم آگاهى و مديريت در بهره ورى از معادن و خام فروشى اين معادن نه تنها شغل قابل ملاحظه اى براى جوانان در منطقه ايجاد نشده، بلکه اين ثروت هنگفت در مقابل چشم محرومين از اين منطقه محروم خارج مى شود و يا تنها تعداد معدودى از مزيت هاى آن بهره مند مى شوند. در حالى که با بهره ورى بهتر و تغيير شکل دادن اين معادن، ايجاد و گسترش صنعت در کنار معادن و تاسيس تعاوني ها براى عرضه مستقيم به بازارهاى جهانى امکان توسعه اين منطقه محروم و ايجاد اشتغال با آهنگ سريعترى انجام مى شود. راهکارهاى پيشنهادى دکتر محمدي براى توسعه، رونق و پيشرفت منطقه : راهکارها براى رونق دامداري، کشاورزي، صنعت و بخش خدمات شهري،جذب منابع مالى و سرمايه بومي، ملى و بين المللى مي باشد. از طرفى با توجه به پراکندگى فرهنگى در سه شهرستان و توابع آنها، رشد فرهنگى و يکسان سازى آن مقدمه توسعه اقتصادى و تحول در ساماندهى و مديريت منطقه خواهد شد. بديهى است در پرتو چنين تحولى که بتواند ظرفيت، توان، دانش و امکانات منطقه را در مسير توسعه مديريت کند فضا را براى استانى فکر کردن، استانى عمل کردن و استانى شدن فراهم خواهد کرد و آهنگ رشد فرهنگى و توسعه اقتصادى در اين منطقه پر رونق و مستعد را سريع خواهد کرد. اولويت هاى برنامه ريزى اهداف دکتر محمدى: الف_اشتغال جوانان: نيروى انسانى گنجينه اصلى و عامل توسعه و ترقى و پيشرفت در تمامى کشورهاى در حال توسعه است. منطقه شمال فارس نيز چون ساير نقاط کشورمان از استعدادى چشمگير برخوردار مى باشد، ليکن کمبود امکانات، ضعف مديريتى و کاستى هاى فرهنگي، ورزشى و هنرى و در رأس همه آنها بيکارى معضل و مانع اصلى رشد و توسعه منطقه گرديده است. اولين اولويت در برنامه جامع شمال فارس(زاگرس) کارآفرينى است. سازماندهي، آموزش و مديريت منابع و نيروى انسانى مي تواند در ايجاد اشتغال و شکوفايى منطقه شمال فارس نقش اساسى داشته باشد. به منظور تسريع در کار آفرينى جمعيت کار آفرينان و اشتغال جوانان پاسارگاد ايجاد مي شود. اين جمعيت متشکل از توانمندي هاى علمي، تخصصي، مالي، براى کارآفرينى و متقاضيان کار است تا با منابعى که در هر منطقه جذب مى نماييم معضل بيکارى جوانان اعم از دختر و پسر با هر سطح دانش، تخصص و مهارت حرفه اى را برطرف نمايد. اين جمعيت مي تواند در احداث پروژه هاى مهم صنايع تبديلي، صنايع روستايى و کشاورزي، صنايع بسته بندي، بخش خدمات و ايجاد کارگاه هاى توليدى اعم از مواد غذايي، پوشاک، صنايع دستى در توسعه منطقه و زندگى بهتر جوانان و اميد بيشتر به زندگي، ازدواج و پيشرفت کشور کمک کند. ب _ بانوان: بانوان در منطقه شمال فارس و به ويژه مناطق محروم از امکانات لازم بهداشتي، درماني، آموزشي، رفاهى ورزشى و تفريحى برخوردار نيستند، به ويژه دختران جوان که لازم است در تامين نيازهاى رفاهي، ورزشي، بهداشتى و درمانى آنها توجه شود. مضافاً اينکه لازم است در مناطق روستايى تسهيلات بيشتر مالي، حمايتي، درمانى در اختيار بانوان قرار گيرد که هم در خانه کارمى کنند و هم در مزرعه و حتى از داشتن يک خانه بهداشت يا پزشک زن محروم هستند. اگر چه مردان آنان نيز با مشکلات عديده اى براى تأمين مايحتاج زندگى مواجه هستند و از خدمات بيمه و درمان و بازنشستگى برخوردار نمى باشند و نيمى از سال را در بيکارى به سر مى برند. پ_ احيأ زندگى عشاير: به منظور تسريع در روند توليد و کم کردن مشکلات بيکارى عشاير اعم از زن و مرد، رفع موانع بر سر راه زندگى عشايرى اعم از منع مجوز چرا، فقدان سياست حمايتى تأمين علوفه و مجتمع هاى دامدارى و همچنين رونق کارهاى توليدى صنايع دستى عشاير نظير گليم و جاجيم که بازار بين المللى دار از جمله اولويت هاى در برنامه چهار ساله مي باشد. ج_ محروميت زدايى مناطق و اقشار بى بضاعت: زمانى محروميت منطقه شمال فارس مشخص مي شود که مسافران با عبور از ايزدخواست وارد شهرضا مي شوند و با دو منطقه عقب مانده و توسعه يافته مواجه مي گردند. دو منطقه اى که يکى مظهر توسعه و پيشرفت و ديگرى نماد عقب افتادگى و فقر است. اين وضعيت در بخش صغاد و يهمن و کليه روستاهايى که از کنار شاه راه ارتباطى شمال به جنوب تا نقاط حاشيه و پرت منطقه شمال فارس اعم از سرچان تا روستاى سيد احمدى خرم بيد و منج و مزايجان بوانات و حتى پاسارگاد و دشت مرغاب و بلوردى در فاصله دو کيلومترى مسير اصلى اصفهان به شيراز مرحله به مرحله بدتر و مصيبت بارتر مى شود. با توجه به اينکه حضرت امام قدس سره الشريف، انقلاب اسلامى را انقلاب محرومين و مستضعفين و پابرهنه ها ناميدند، اين حق قشر محروم و مناطق محروم است تا از منابع و ثروت ملى برخوردار شود و ديگر فقر و بيکاري، يتيمي، بى سرپرستى و از کار افتادگى زندگى اين مردم صادق و مسلمان را رنج آور نکند و آنها را از نظام اسلامى خود دلسرد نکند. د_ سامان دهى به نيازهاى ارتباطي، جاده اي، زيست محيطي،آموزش، بهداشت و درمان، سوخت: تأمين نيازهاى کشاورزى و دامدارى به ويژه در مورد اعتبارات، از جمله وظايفى است که دستگاه هاى اجرايى به عهده دارند اما رفع اين نيازها به کندى و اين امر براى مردم محروم در فصول مختلف به ويژه زمستان براى سالمندان، بانوان، کودکان و دانش آموزان مصيبت بار است که بايد در رفع آنها شتاب کرد. 3_ بعد جهانى: با توجه به شرايط پر مخاطره جهانى و تهديدات عليه امنيت و منافع ملى و ارزش هاى اسلامي، لازم است در حوزه سياست و اقتصاد در تعامل با کشورهايى که اصول احترام و منافع متقابل را رعايت مي کنند باشيم. توسعه اقتصادى تجارى ارتقاء علوم و تکنولوژى و روابط خارجى متوازن و با ثبات با کشورها و سازمان هاى بين المللي، مستلزم انسجام در حوزه سياست داخلى و وحدت نظر در سياست خارجى مى باشد که نقش مجلس شوراى اسلامى نيز از اهميت ويژه اى در جهت تأمين نيازها و تثبيت امنيت ملى برخوردار مى باشد. جمعيت کار آفرينان و اشتغال جوانان ١. جمعيتي متشکل از شخصيت هاي حقيقي و حقوقي که توان علمي، تخصصي و امکانات کار آفريني را در اختيار دارند با هدف ايجاد اشتغال براي جوانان درحال تشکيل است. 2. سياست گذاري جمعيت براي کار آفرينان حول سه محور زير خواهد بود: الف- اولويت بندي مهارت هاي حرفه اي موجود به ويژه دانش آموختگان فني حرفه اي در رشته هاي مختلف که داراي گواهي نامه مهارت حرفه اي از مراکز آموزشي فني حرفه اي و دانشگاه هاي علمي کاربردي هستند. ب- شناسايي مهارت ها و نيروي کار غير ماهر علاقمند به ايجاد کارگاه هاي توليدي در زمينه هاي مختلف اعم از جوامع شهري، روستايي و عشايري و سپس تکميل مهارت ها وتامين نيازها در جهت ايجاد اشتغال در کارگاه ها و خانه هاي روستايي و عشايري. ج- شناسايي توانمندي هاي منطقه اعم از منابع و معادن و جذب سرمايه هاي داخلي و خارجي و ايجاد تعاوني ها به منظور فعال کردن و بهره وري مطلوب از معادن و توسعه صنعت در کنار معادن، گسترش صنعت به موازات کشاورزي و ايجاد مجتمع هاي دامداري و صنايع بسته بندي و تکميلي. ٣. جوانان تحصيل کرده اعم از کساني که داراي تخصص و حرفه مي باشند و يا تنها تحصيلات آکادميک را گذرانده اند مي توانند سطح و رشته تحصيلي و مهارت هاي خود را براي برنامه ريزي جهت کار آفريني ثبت نمايند تا جمعيت کار آفرينان با شناسايي مهارت ها و توان مندي هاي آنان بتوانند زمينه اشتغال جوانان عزيز را فراهم آورند
» ادامه مطلب

فرود از زبانِ فرود

فرود از زبانِ فرود "با ویولُن و پیانو موسیقی ایل مینوازم. دستهایم میلغزد روی نرمی ساز. بچه ام، کودکم. نُتهای غنوده بیدار میشوند. یک به یک، گام به گام. افسانه دَم میگیرد به لالاییهای دور." من این تصویر را دیدم؛ از نزدیک در خانة فرود گرگین پور و دو خطی نوشتم و حالا میخوانم از زبان خودش؛ عاشقانه، با درد؛ با غم و رنج. اما نه به کین؛ با مهر، با عشق. فرود ایل بودم؛ فرودِ حبیب الله پدرم و مادرم که دادة 1324 بودم به آنها با سه خواهر و سه برادر دیگر که از بدِ سرنوشت، اسیرِ دخترخالگی، پسرخالگیِ والدین شدند و نابینا. خُردبچه ای بودم، یَلة دشت و ماه و آفتاب. چشمانم اندک سویی داشت و به همان خُردی، رهای چادر ایلاتیها بودم به ولعِ دانستن، آب و آتش و باد و خاک که همة هستیم بودند. ایل بود و زن و مرد و بچه، ایل بود و گوسپندان و بُزان، مرغ و جوجه ها، خروسها که پدرم وظیفه داده بود ساربانان را به بیداری و نگاهبانی ایل. ظهر بود و شب، آفتاب و بی آفتاب. از همان چهارسالگی، مادرم خواب میکردم به ازای چشمهای بسته ام، و مادر که خواب میربودش و من باز یَلة ایل بودم. مردان دلداده به آتش، داستانی میسراییدند به نظم و نغمه ای میساختند به نی، آی نی، آی نی. هواییم میکرد نی، از همان خُردی. این چوبِ کوچکِ سحرآمیز با نوایی به بزرگیِ تمام رنجهای تاریخی ایل. گوشهایم بود اول که دست داد به دوستی و مهر با آنچه روایت میکرد از آن به موسیقی و موسیقی که شد نفسِ فرود و هر نفس که چون فرو میرود ممدّ حیات است و چون بر میآید مفرّحِ ذات. و پدر که مهر داد به عشق ورزیم و من به هفت سالگیم آکاردئون مینواختم و به ده سالگی ویولن. مرد ایل بودم و اهل عشق. دوازده ساله بودم که سوی چشم به تمامی تباه شد و دستهایم، چشمان دوبارة زندگیم و حیاتم که حیّ تازه گرفت به آمیزش با نغمه هایی که تمام روحم به غلیان میداد. فرود مینواخت و مست میشد. فرود میزد و شیدای دشت، شیهه میکشید به شهادت عشق. فرود بود و ایل. سال 1342 آمدیم تهران و من شدم شاگرد نورعلی خان برومند، حبیب الله بدیعی، علی تجویدی و اصغر بهاری. همان سال پیانو را هم با مصداقی شروع کردم و کمی بعدتر که برای خواندن ادبیات فارسی، شدم دانشجوی دانشگاه شیراز و سفر به تهران که دوباره مرا به کسوت دانشجویی برد به دانشکدة هنرهای زیبا. همین دانشگاه تهران، و شدم دانشجوی رشتة موسیقی. نور علی خان بود که تشویقم کرد به کمانچه نوازی. چشمانی تباه شده داشتم و تمام موسیقی را با گوشهایم آموختم. گوشهایم شد چشمهایم و قطره قطرة نُتها که فرو میشد به چشمهای گشوده ام. آهنگسازی میکردم، از همان کودکی و حالا که شکل می یافت و کاملتر میشد به اعتبار بیشتری دانسته هایم. چهل سال تمام روی موسیقی قشقایی کار کرده ام. نغمه ها و آواها، لالایی ها و هرچه بوده جمع کرده ام به پاسداشتِ حرمت ایل که ایلیاتی است و نغمه هایش که داستان تمام تاریخِ پُردردش است. تمام زندگیم انباشتة موسیقی است؛ مثل یک تکّه جواهر که ذوب شود در تمام هستی آدم. جوهر میگیرد آدم به موسیقی. روح شاد میشود؛ جان میگیرد؛ نفس دوباره بر میآید به حظّ نوای عشق. به بچّه هایم میگفتم – آن موقع هنوز درس میدادم و معلمی میکردم – که موسیقی مثل آب برای زندگی است و ما که حالا توی دلِ کویر زندگی میکنیم جان و روح و تنمان بیشتر عصیانِ عطش دارد. زندگیمان سیرابی ناپذیرِ آب است. زندگیمان شده بستری و موسیقی که آبِ روانِ زندگی است. افسانه – همسرم – ایلیاتی است. زنِ رشیدِ ایل قشقاییم که مادری میکند برای دِنا و صبا و کاوه. افسانه صدایش، مخملِ تازه رُستة سبزِ بهار است. افسانه صدایش رنج دارد. به زبان ایلیاتیها میخواند و تمام خانه تصویر ایل میشود؛ رفته های دور، کوههای بلندِ پُربرف و تابستانهای داغ که تمام خانه پُر میشود از آوازِ لای لایِ مَشک. با ویولُن و پیانو موسیقی ایل مینوازم. دستهایم میلغزد روی نرمی ساز. بچه ام، کودکم. نُتهای غنوده بیدار میشوند. یک به یک، گام به گام. افسانه دَم میگیرد به لالاییهای دور. صبا و کاوه سراغ سازهایشان میروند. رسمِ عشق میگیریم به شکوهِ نوا. میزنیم و میزنیم. رنجهایمان در اشکهایمان رها میشود. دلمان شورِ عشق میگیرد. دشتی و همایون و بیات و افشار، سه گاه و چهارگاه. خوشیم با عشق. سودایی دارد این عالم. ریالی نیست، خانة مستأجری و اثاثیة سالهای دور و حقوق معلمی. سالهای معلّمی توی خیابان ظهیرالاسلام، همین مدرسة خزائلی و هزارتا مدرسة دیگر توی همین شهر. ادبیات درس میدادم و موسیقی. افسانه هر روز مرا میآورد سر کلاس و هر ظهر خودش با صبوری، سرِ ساعت میآمد دنبالم. خسته بودم از این زندگی. حتّی وسیله ای هم نداشتیم. افسانه صبوری میکرد و من بیقراری. آخرش هم خودم را بازنشسته کردم و نشستم کنجِ خانه. کاش نمیکردم. شاید حال و روزِ دیگری داشتم. هر ماه دریغِ ماه بعد را دارم. اجاره خانه و فکرِ از پَسَش برنیامدن. دلم میخواست رنجِ این بی پولیهای بی پایان، زبان به کام میگرفت و باز راهی ایل میشدم. جست و جوهای ناتمام انتها میگرفت و پژوهشهای پاگرفته و نگرفته را سامانی میدادم. زادة ایلم. منم. تمام ایل میشناسد فرود را؛ افسانه را؛ دِنا و صبا و کاوه را. هر چادرِ ایل، کنار شاهنامه، آواز و نغمه ای هم از ما دارد. فکر کردم بروم مرکزِ موسیقی بگویم دلم میرود برای پژوهش. بگویم کمک کنند برای جمع آوری نُتها و آوازهای رو به نیستی، تجزیه و تحلیلِ نُتهای موسیقی قشقایی و هر ایل و هر جای دیگر. تمام زندگیم آمیختة موسیقی است. التیام رنجها و زیادکنندة خوشیهایم. هر آهنگ و ملودی تازه، حال و هوای غریبی است که حتّی حالا در پنجاه و پنج سالگیم، باز جانم را فوران میدهد. موسیقی ایل برای من سماع میآورد. خلسه ای که در گفت و کلمه نمیآید. افسانه هم سختگیر نیست. میگذراند با من، سالهای نداری را؛ سالهای عُزلت و فراموشی را. برای گذرانِ زندگی فکر کردیم شاگرد بگیریم برای تعلیم موسیقی. گفتند خانه ات دور است. آخر دنیاست. راست میگویند. پول ما، توی تمام دنیا برای ما همین جا را قَد داده است. به روزنامه هم که خواستم آگهی بدهم، از من مجوّز خواسته اند؟ دارم، امّا چه؟ مجوّزِ آموزشگاه! کلّی میخندیم با افسانه. آموزشگاه، با کدام پول؟ با کدام جا؟ با کدام پشتوانه و حمایت؟ روزگاری رفته است بر ما و میرود باز که تمامی ندارد رنجِ مردمِ ایل. افسانة جهانگیری – همسرم – با گروه حسین علیزاده در چند کشور کنسرتی دادند و افسانه لالایی ها و آوازهای ایل را زنده کرد به سِحر آوازش. صدایی دارد این زن. دَم که میگیرد انگار توی ایلی. قلبِ صخره ها و فراخیِ دشت را چون نجابت اسب هِی میکنی و یَله میشوی توی نور ماه. خودمان هم کنسرت داده ایم. شیراز و گچساران و اهواز و گرگان و فرهنگسراهای همین تهران و تالار رودکی. گروهمان از دست رفت؛ گروه موسیقی سنتی محلیِ دِنا. گروه، حمایت میخواهد. گروه باید مالی برای خوردن هم داشته باشد. چه میدانم، گروه از دست رفت. ما ماندیم و خودمان. عمر شتابان هِی میکند و میشود. ما ماندیم و حافظ که تفأل میکنم گاه گاه به عشق برای افسانة زندگی ام. با همین خط بریل میخوانم: در خرابات مغان گر گذر افد بازم حاصلِ خرقه و سجاده روان در بازم ثروتی است گنج عشق که هرچه بستانی از این کان و جود کنی، زیادت بخشد روح و جانت، و دُرّ عشق میفروشیم و مزدِ جان میبازیم تا به سر منزلِ دوست.
» ادامه مطلب

بين من و تو فاصله

بين من و تو فاصله بد جوري غوغا ميكنه بگو كدوم گريه ي من قفل غم و وا ميكنه چقد بايد اشك بريزم تا قلبت آفتابي بشه تا اسمون شبِ تو هميشه مهتابي بشه تخت كنار پنجره از غم من با خبره يه شب بيا به خواب من ببين به من چي ميگذره بگو كجا سفر كنم؟ هواي تازه تر كنم به قيمت كدوم هوس؟ عشقتو سر به سر كنم بگو چقد فاصله هست براي رو برو شدن چقد بايد قصه بگم براي قصّه گو شدن 14/7/1385
» ادامه مطلب

صد و یک راه برای ذله کردن دخترها!

صد و یک راه برای ذله کردن دخترها! ۱- تو خیابون خیلی با احترام از یه دختر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یکی دیگه بپرسید ۲- پشت چراغ قرمز( اگه چهار راه خیابون عاشورا باشه بهتره)راننده جلویی اگه دختر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید رو بوق ۳- توی اتوبان جلوی ماشین یه دختر خانوم با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید ۴- توی جمع دخترای فامیل وقتی همشون دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو عوض کنید ۵- توی یه رستوران که چند تا دختر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید ۶- توی یه بوتیک (پاساژ وحدت باشه بهتره) که فروشندش دختره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید میرید یه دور بزنید برگردید! ۷- توی جشن تولد یکی از دخترا تا اومد شمع ها را فوت کنه بادکنک بترکونید ۸- اگه یه دختر یه جا یه جک تعریف کرد شروع نشده بگید شنیدید ۹- سوتی های لغوی و کلامی و دیکته ای و ادبی و.. دخترا رو درگوشی بگید بخندید ۱۰- توی جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه دخترا شاخ بذارید ۱۱- عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف دختر مورد نظرتون ۱۲- روزهای بارونی تا یه دختر دیدید و یه چاله پر آب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکنید ۱۳- اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای دختر خانوم مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید ۱۴- تو دانشگاه از دختر مورد نظر یه جزو 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردید بهش بگید صفحه مورد نظرتونو پیدا نکردید!! ۱۵- همواره از زیبای ها و تناسب اندام مادربزرگ خدابیامرزتون(!) در مقابل دختر چاق مورد نظرتون بگید ۱۶- به دختری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترش بد بوده و دماغش کوفته شده ۱۷- شیشه نوشابه دختر مورد نظر رو حسابی تکون بدید و بذارید خودش درش رو باز کنه ۱۸- زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه دختر با صدای بلند بزنید زیر خنده ۱۹- از یه دختر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه ۲۰- توی ساندویچی موقعی که چند تا دختر نشستن طوری که اونا هم بشنوند از حال بهم خوردن چند روز پیشتون تعریف کنید ۲۱- توی یه جمع که چند تا دختر نشستن در گوشی صحبت کنید و بلند بلند بخندید ۲۲- توي خيابون به يه قسمت از لباس يه دختر خيره بشيد و بزنيد زير خنده (نمي دونيد چه حالي مي شه) 23- هر دختری از جمله باشخصیتش ازتون پرسید ساعت چنده یه کاغذ یه متری دربیارید شماره موبایلتونو بنویسید بگید سر ساعت 9 زنگ بزنه 24-جلو یکی از دوست دخترهاتون مدام از قشنگی های اونیکی بگید 25- با دوست دخترتون برید آبشار سمیرم پرتش کنید تو آب بگید سورپریز تولدت بود پسران و احیانا دختران "سادیسم دار" عزیز در تکمیل این صدگانه بجه ناف را دهید!
» ادامه مطلب
شهرستان آباده: پيشينه تاريخي : ويژگيهاي تاريخي: به استناد كاوشهاي باستان شناسي پيشينه سكونت در محدوده فعلي شهرستان آباده به هزاره اول قبل از ميلاد بر مي گردد. آثار به جا مانده از دوره ساسانيان همانند قلعه باستاني ايزدخواست و قصر بهرام در سورمق شواهد مطمئني از شكوفائي فرهنگ و تمدن در اين گستره جغرافيايي مي باشد. قطعاً در دوره صفويه و ابتداي حكومت زنديه همزمان با حضور شاه اسماعيل سوم شهر آباده در مسير جديدي از پيدايش ويژگيهاي شهرنشيني قرار گرفته و اولين ساخت و سازها با جلوه گاههاي يك شهر شرقي در آباده ايجاد شد. طي سالهاي 1302 و 1304 فرمانداري و شهرداري آباده موجوديت مستقل سياسي اين شهرستان تجلي يافت. آباده كلمه فارسي است اصل اين كلمه از واژه آباد گرفته شده و در زبان پهلوي به معناي داير- برقرار – باصفا مي باشد. زبان مردم اين شهرستان عموماً فارسي سليس مي باشد. در خصوص فرهنگ شهرستان آباده بايد گفت كه شهرستان آباده را بيشتر با فرهنگ و هنرش مي شناسند و از ساليان دور شهره استان و كشور بوده است. فرهنگي كه در آن عشق به ميهن، كشور و علم آموزي موج مي زند و از ميان اين فرهنگ مردمان فرهيخته اي به پا خواسته اند كه در دانشگاههاي مهم كشور و دنيا نام پر آوازه آنان را نيك به ياد دارند و از خدمات برجسته فكري و انديشه اي آنان بهره هاي فراوان مي برند. ذهن فرد فرد مردمان اين ديار نمايشگاه شعر و ادب و فرهنگ و انديشه را محترم مي شمارند، فوق العاده به فرهنگ و زبان خود متعصبند، بسيار ميهمان نواز، خونگرم و صميمي اند. آثار تاريخي: كاروانسراي ايزدخواست، پل ايزدخواست، تيمچه صرافيان، بناي امامزاده سلطان ابراهيم، كاروانسراي شاه عباس شورستان، كاروانسراي خان خوره، قلعه دو قلك يا دو قله، قلعه كريم آباد، تپه قلعه گبري، تل سارياتان، تل قلعه اروان، تپه دولت آباد، تپه دهك گردو، تل قصر بهرام سورمق، قزقلاسي، مسجد امام حسن دهدق، قلعه گبري دهدق، تل قره ترك، بناي پاقلعه ايزدخواست، سد قوسي ايزدخواست، منزل شاه اسماعيل، تل شاه محمود، مركز آباده شناسي، كاروانسراي شاه عباس ايزدخواست و قلعه قديمي ايزدخواست.
» ادامه مطلب

شیخ بهایی

شیخ بهایی روزى شاه عباس به شیخ بهایى گفت : دلم مى‏خواهد ترا قاضى القضات كشور نمایم تا همانطور كه معارف را منظم كردى دادگسترى را هم سر و صورتى بدهی بلكه احقاق حق مردم بشود . شیخ بهایى گفت : قربان من یك هفته مهلت مى‏خواهم تا پس از گذشته آن و اتفاقاتى كه پیش آمد خواهد كرد چنانچه باز هم اراده ی ملوكانه بر این نظر باقى باشد دست به كار شوم و الا به همان كار فرهنگ بپردازم . شاه عباس قبول كرد و فردا شیخ سوار بر الاغش شده و به محل مصلاى خارج از شهر رفت و افسار الاغش را به تنه درختى بست و وضو ساخت و عصایه خود را كنارى گذاشت و براى نماز ایستاد ، در این حال رهگذرى كه از آنجا مى‏گذشت ، شیخ را شناخت ، پیش آمد سلامى كرد . شیخ قبل از عقد نماز جواب سلام را داد و گفت : اى بنده ی خدا من مى‏دانم كه ساعت مرگ من فرار رسیده و در حال نماز زمین مرا بلع مى‏كند تو اینجا بنشین و پس از مرگ من الاغ و عصاى مرا بردار و برو به شهر به منزل من خبر بده و بگو شیخ به زمین فرو رفت . لیكن چون قدرت و جرات دیدن عزرائیل را ندارى چشمانت را بر هم بگذار و پس از خواندن هفتاد مرتبه قل هو الله احد مجددا چشم هایت را باز كن و آن وقت الاغ و عصاى مرا بردار و برو . مرد با شنیدن این حرف از شیخ بهایى با ترس و لرز به روى زمین نشست و چشمان خود را بر هم نهاد و شیخ هم عمامه خود را در محل نماز به جاى گذاشته ، فوراً به پشت دیوارى رفت و از آنجا به كوچه‏اى گریخت و مخفیانه خود را به خانه خویش رسانیده و به افراد خانواده خود گفت : امروز هر كس سراغ مرا گرفت بگوئید به مصلا رفته و برنگشته فردا صبح زود هم من مخفیانه مى‏روم پیش شاه و قصدى دارم كه بعداً معلوم مى‏شود . شیخ بهایى فردا صبح قبل از طلوع آفتاب به دربار رفت و چون از مقربین بود هنگام بیدار شدن شاه اجازه تشرف حضور خواست و چون شرفیابى حاصل كرد عرض كرد : قبله گاها مى‏خواهم كوتاهى عقل بعضى از مردم و شهادت آنها را به راى العین از مد نظر شاهانه بگذرانم و ببینید مردم چگونه عقل خود را از دست مى‏دهند و مطلب را به خودشان اشتباه مى‏نمایند . شاه عباس با تعجب پرسید : ماجرا چیست ؟ شیخ بهایى گفت : من دیروز به رهگذرى گفتم كه چشمت را هم بگذار كه زمین مرا خواهد بلعید و چون چشم بر هم نهاد من خود را مخفى ساخته و به خانه رفتم و از آن ساعت تا به حال غیر از محارم خودم كسى مرا ندیده و فقط عمامه خود را با عصا و الاغ در محل مصلى گذاشتم ولى از دیروز بعدازظهر تا به حال در شهر شایع شده كه من به زمین فرو رفتم و این قدر این حرف به تواتر رسیده كه همه كس مى‏گوید من خودم دیدم كه شیخ بهایى به زمین فرو رفت . حالا اجازه فرمایید شهود حاضر شوند ! به دستور شاه مردم در میدان شاه و مسجد شاه و عمارت‏هاى عالى قاپو و تالار طویله و عمارت مطبخ و عمارت گنبد و غیر اجتماع نمودند ، جمعیت به قدرى بود كه راه عبور بر هر كس بسته شد ، لذا از طرف رئیس تشریفات امر شد كه از هر محلى یك نفر شخص متدین و صحیح العمل و فاضل و مسن و عادل براى شهادت تعیین كنند تا به نمایندگى مردم آن محل به حضور شاه بیاید و درباره فقدان شیخ بهایى شهادت بدهند . بدین ترتیب 17 نفر شخص معتمد واجد شرایط از 17 محله ی آن زمان اصفهان تعیین شدند و چون به حضور رسیدند ، هر كدام به ترتیب گفتند : به چشم خود دیدم كه چگونه زمین شیخ را بلعید ! دیگرى گفت : خیلى وحشتناك بود ناگهان زمین دهان باز كرد و شیخ را مثل یك لقمه غذا در خود فرو برد . سومى گفت: به تاج شاه قسم كه دیدم چگونه شیخ التماس مى‏كرد و به درگاه خدا تضرع مى‏نمود . چهارمى ‏گفت : خدا را شاهد مى‏گیرم كه دیدم شیخ تا كمر در خاك فرو رفته بود و چشمانش از شدت فشارى كه بر سینه‏اش وارد مى‏آمد از كاسه سر بیرون زده بود به همین ترتیب هر یك از آن هفده نفر شهادت دادند . شاه با حیرت و تعجب به سخنان آنها گوش مى‏كرد . عاقبت شاه آنها را مرخص كرد و خطاب به آنها گفت : بروید و اصولاً مجلس عزا و ترحیم هم لازم نیست زیرا معلوم مى‏شود شیخ بهایى گناهكار بوده است ! وقتى مردم و شاهدان عینى رفتند ، شیخ مجدداً به حضور شاه رسید و گفت : قبله ی عالم . عقل و شعور مردم را دیدید ؟ شاه گفت : آرى ، ولى مقصودت از این بازى چه بود ؟ شیخ عرض كرد : قربان به من فرمودید ، قاضى القضات شوم . شاه گفت : بله ولى چطور ؟ شیخ گفت : من چگونه مى‏توانم قاضى القضات شوم با علم به اینكه مردم هر شهادتى بدهند معلوم نیست كه درست باشد ، آن وقت مظلمه گناهكاران یا بى گناهان را به گردن بگیرم . اما اگر امر مى‏فرمایید ناگریز به اطاعتم و آنگاه موضوع المامور و المعذور به میان مى‏آید و بر من حرفى نیست ! شاه عباس گفت : چون مقام علمى تو را به دیده ی احترام نگاه كرده و مى‏كنم لازم نیست به قضاوت بپردازى ، همان بهتر كه به كار فرهنگ مشغول باشى . از آن پس شیخ بهایى براى ترویج علوم و معارف زحمت بسیار كشید و مقامه شامخه علما را به حدى به درجه تعالى رسانید كه همه كس آنان را مورد تكریم و تعظیم قرار مى‏داد
» ادامه مطلب

شهرستان آباده

شهرستان آباده موقعيت جغرافيايي: شهرستان آباده شماليترين نقطه استان فارس مي باشد كه در بين رشته كوه زاگرس قرار گرفته و اولين شهر از طرف شمال اين استان مي باشد . اين شهرستان همجوار با استان اصفهان و از شرق به ابركوه (يزد) و از غرب به اقليد فارس محدود مي شود . در اين شهرستان دو قسمت كوهستاني و دشت از يكديگر متمايز مي باشند . دشت آباده حدود 120 كيلومتر و طول و 20 كيلومتر عرض دارد. اين شهر در قديم يكي از مهم ترين شهر هاي فارسا بوده . (مقام دوم در استان فارس) اما امروزه اين شهر دچار ركود شده است . و از سال 1356 تا به حال بخش هايي از اين شهرستان جدا شده .اكنون داراي بخش مركزي و پنج نقطه ي شهري است: بهمن – صغاد – ايزد خواست- سورمق – آباده . و چهار دهستان و 271 روستا دارد. كه از اين تعداد فقط 47 روستا مسكوني مي باشد . در حال حاظر آباده داراي يك رشته رودخانه 27 دهنه چشمه و 3170 حلقه چاه نيمه عميق و 169 حلقه چاه عميق و 122رشته قنات مي باشد . اما به دليل محدوديت منابع آبي اين شهرستان از صد و پنجاه هزار هكتار اراضي مستعد كشاورزي تنها چهل و پنج هزار و نهصد و شصت و شش هكتار از آن مورد بهره برداري واقع شده اند و محصولاتي نظير گندم – جو – حبوبات- چغندر قند – يونجه و محصولات جاليزي و باغهاي انگور زرد آلو بادام و آلو در اين مزارع و باغات كشت مي شود . شهرستان آباده داراي جمعيتي حدودا 88500 نفري مي باشد . كه 73 درصد از اين جمعيت روستا نشين و بقيه شهر نشين مي باشند . ارتفاع اين شهرستان از سطح دريا 2030 متر است. آب و هوا ي نيمه بياباني و كوهستاني دارد. آباده قدمتي 1500 ساله دارد با هم به وقايع مهم تاريخي اين شهر مي پردازيم: 1- حمله لشكر افغان ها به آباده و تسخير و تخريب اين شهر در راه عزيمت و حمله به اصفهان در سال 1314ه.ق. 2- لشكر كشي كريم خان زند به اصفهان و فتح آن از طريق آباده. 3-تبعيد شاه اسماعيل صفوي توسط كريم خان زند به اين شهرستان و زندگي وي در اينجا تا آخر عمر. 4- لشكر كشي كريم خان زند به خاطر شورش مردم اصفهان به اين شهر در سال 1190و سر كوب شورشيان به فرماندهي سردار ذكي خان فرزند شيخ علي خان فرمانده سپاه كريم خلن زند . 5- توقف ذكي خان در آباده و شركت در مهماني شاه اسماعيل سوم در كاخ شخصي او و مسموم كردن شاه اسماعيل توسط وي. كه بهد از اين واقعه كريم خان سه روز عزاي عمومي در شيراز و آباده اعلا م كرد. 6- جنگهاي لطفعلي خان زند با آقا محمد خان قاجار . 7- قيام حيدر ميرزافرزند شاه اسماعيل سوم عليه آقا محمد خان قاجار . 8- وقوع جنگ در سال 1298ه.ق. بين تفنگداران پليس جنوب و نيروهاي ايل قشقايي و مردم آباده كه منجر به خرابي و كشتار مردم شهر گرديد. 9- جنگ فتح علي شاه با حسين قلي ميرزا در بين راه آباده شورجستان. آثار باستاني آباده : كلاه فرنگي: بناي به جا مانده از دوره قاجاريه با پلان دايره اي شكل داراي چهار درب ورودي است . و حدودا يك متر از سطح زمين بالاتر است . سقف اين بنا مشبك و آينه كاري بوده است. و اما در سالهاي اخير بر اثر آتش سوزي ويران شد . اما در سال 1380 توسط ميراث فرهنگي مرمت گشت تيمچه صرافيان : اين بناي بسيار زيبا متعلق به دوره قاجاريه مي باشد . از ويژگي هاي اين بنا مي توان به معماري فوق العاده زيبا اش اشاره كرد . كه آن را در ايران منحصر به فرد كرده . اين بنا در دو طبقه و سي و شش حجره ساخته شده است و در قديم حجره هاي پائين مغازه بوده است . و حجره هاي طبقه دوم مهمان سرا . مقرنس هاي زيبا نيز در سر در ورودي تيمچه قرار دارد . مصالح موجود در ان گچ – خاك – سنگ – چوب . اينم بنا در بازار كهنه قرار دارد صنايع دستي مردم آباده : نقره كاري: در آباده صنعت نقره كاري نيز داير بوده است. هر چند كه نسبت به صنعت فرش و منبت كاري در درجه پايين تري قرار داشته اما استادان اين حرفه در ساخت گالش هاي نقره اي براي چاي خوري و شربت خوري – انواع قاشوق ها و قندان ها و پيش دستي ها و .. فعاليت داشته اند . امروزه حرفه نقره كاري به دست فراموشي سپرده شده ولي آثار را در اغلب خانه هاي مردم بومي مي توان يافت . هنر مندان نقره كار آباده اي عمده ي كارهاي خود را به صورت سفارشي پذيرفته اند و در ساخت و پرداخت آن نهايت جهد و دقت خود را به كار برده اند . بر طبق شواهد به دست آمده به جز صنعت نقره كاري صنعت مس گري نيز در قديم در شهرستان آباده رايج بوده و استادان اين حرفه بيشتر ظروف و وسايل مورد نياز مردم را مي ساختند . در زمان قديم نمد مالي – توليد كلاه نمدي – توليد خورجين و جوال مشك و خنك نيز رواج داشته و كارگاه هايي كوزه گري و آجر پزي نيز داير بوده است. و همچنين كارگاه هاي نجاري و آهنگري . گيوه دوزي و ملكي دوزي يكي ديگر از صنايع باقي مانده از گذشتگان در شهرستان آباده صنعت گيوه دوزي مي باشد كه اين صنعت نيز مانند منبت و قالي پيشينه ي ديرينه دارد . در قديم گيوه هاي آباده به گوشه گوشه ايران صادر مي شده . هنوز در گوشه و كنار آباده حجره هاي گيوه دوزي كمشاهده مي شود . اين گيوه ها در نهايت دقت – زيبايي و حوصله بافته مي شود . در تاريخ نامه ي بلخي و مستوفي از پيشه ي گيوه بافي در فارس تعريف شده و ز يبا ترين رويه گيوه در ايران را رويه گيوه آباده اي مي دانند . رويه گيوه را زنها در قديم مي بافتند با نخ پنبه اي و دولا . نفر دومي كه در تهيه گيوه همراهي دارد تخت كش است : تخت گيوه از كتان محكم يا كهنه كه آن را با چاقو به شكل نوار 2 سانتي پهنا بريده اند درست مي كنند . نفر سوم گيوه دوز است – كه دوره يا كمر محكمي در دور تا دور تخت گيوه آن بدوزد . فراموش نشود كه تخت گيوه هاي آباده اي به شيوه معروف است . قالي بافت قالي – گليم – جاجيم از قديم در بين خانواده هاي آباده اي و عشاير ساكن در اين شهرستان رواج داشته و تعدادي از مردم اين شهرستان از اين طريق كسب درآمد مي كنند . بافت قالي از قديم در ابعاد مختلف و در طرح هايي چون گلداني – بوته بادامي – ترنجي – و يكي از نقشه هاي معروف به نام هيبت لو بافته شده و معروفيت جهاني جهت صادرات دارد. بيشتر قالي هاي اين منطقه پشمي است و اين گوياي عنصر اصلي پشم به كار برده شده در قالي است . تار ها پود ها حتي خامه نيز كاملا از جنس پشم است . هر چند در بعضي از نوع ها از پشم خالص استفاده نشده است و الياف به صورت تركيبي در آنها به كار برده شده اند . در شهرستان آباده از قديم از دارهاي افقي براي بافت قالي استفاده مي شده است. اكثر نقش بافته شده در اين منطقه صورت نمادين دارد . از حيوانات – گلها – پرندگان كه نمادي از زندگي آرام است بيشتر استفاده شده است. در قالي هاي اين شهرستان همچون اكثر قاليهاي بافته شده در غرب كشور و مناطق سرد سير – رنگهاي تيره و گرم از رنگ هاي اصلي به كار برده شده است و به ندرت ديده مي شود كه از رنگ هاي باز و سرد استفاده شود . هم اكنون نزديك به 15000نفر در شهرستان آباده به توليد فرش اشتغال دارند و ساليانه بين 50 تا 70 هزار متر مربع از انواع فرش مرغوب توليد و به بازار هاي جهاني عرضه مي شود . abadeh2000.blogfa.com
» ادامه مطلب

همایش شهر الکترونیک آباده

همایش شهر الکترونیک آباده این مطلب را فقط بخاطر سانسور شدید وبلاگی گذاشتم تا پذیرای نظرات دوستان و همشهریانم در مورد این پروژه باشم گویا همایشی تحت همین عنوان از طرف یک شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی به کاربران و با حمایت و احتمالا پشتوانه شهرداری آباده برگزار شده بود ما قبلا آسیب شناسی این شهر دنیای سایبر را متذکر شده بودیم هرچند هیچ کس به ما بلاگرها چندان اهمیتی نمی دهد اما باز هم میخواهیم به این مقوله که فکر و ذهن مردم را پر کرده است بپردازیم نظر من این است که همایش یک همایش خودمانی و خانوادگی بود و تنها مزیت آن تجلیل از بزرگ دانشمندان دیارمان بود بعضی اعتقاد دارند که سخنرانان تخصصی در این زمینه نداشتند و میبایست حداقل از یک اهل فن در این زمینه هم دعوت میشد اما اعتقاد من بعنوان یک بلاگر اینست که حداقل سخنرانان همایش را باید بعنوان استفاده کننده البته صرفا استفاده کننده از این شهرهای الکترونیک قبول داشت و آنان میتوانند بهتر از هر فرد دیگر آباده ای مزیت های این اله سیت ها را به مردم شهرستان منتقل کنند و مشوق خوبی باشند برای تسریع در الکترونیکی شدن فعالیتهای شهرستان البته باید قبول کرد که پروفسور شهریاری بعنوان مخترع فیبر نوری چندان هم نمی توانند بدون تخصص در این زمینه باشند اما تفاوت فاحشی بین درک و توانایی محیطی آنها و مردم شهر ما وجود دارد که غیر قابل انکار است به دیگر سخن امکانات مورد استفاده آنها و ما بعنوان شهروندان آباده است آنها سرعت 2گیگابیت استفاده می کنند و ما سرعت اسمی 50کیلو بیت آنها از نرم افزار ها و سخت افزارهای به روز استفاده می کنند و ما ... اما باید نقطه شروعی برای کار در نظر گرفت که خوشبختانه نقطه شروع کلید خورده و شاید به دیگر روی اولین همایش را کلنگ زنی این طرح عظیم را هم بتوان نام نهاد اما این کلنگ زنی اهدافش چه بود؟؟؟به چه چیز میخواستند برسند ؟؟؟؟؟؟؟گردانندگانش چه کسانی بودند؟؟؟؟چه مقدار از پتانسیل موجود در شهرستان استفاده شده بود؟؟؟؟آیا گردانندگان تخصص و مهمتر از همه تعهد داشتند ؟؟ راستی مدعووین چه کسانی بودند و چطور دعوت شده بودند؟؟؟؟؟؟؟ چرا بعضی شخصیتها و افراد غایبان بزرگ همایش بودند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ راستی دانشگاهها و دانشجویان !!!!اساتید بزرگوار آنها !!معلمین و فرهنگیان !!!!پزشکان و متخصصین مهندسین !!!!!و مهمتر از همه ما بلاگر ها جایگاهمان در این همایش کجا بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگر نه اینکه چنین طرح بزرگ و بقول آقایان میلیاردی احتیاج مبرم به فرهنگ سازی دارد ؟؟؟؟؟؟؟ پس فرهنگ سازان و تلاش گران عرصه فرهنگ شهرمان چه کسانی هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا این افراد بودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به من گفتند سالن برگزاری همایش گنجایش نداشت به صورتی که همان اوایل ساعت 9صبح ظرفیتش تکمیل بود و بسیاری از علاقه مندان رفتن را به ماندن ترجیح دادند میدانم انتقال سالن زحمت دارد اما تکریم و احترام به مخاطبان چنین همایشی به زحمتش نمی ارزید؟؟؟؟؟؟ راستی این ویدئو کنفرانس همان چت صوتی تصویری بود ؟؟؟؟؟!!!!!!!!! با استفاده از یاهو مسنجر و وب کم های مربوطه برنامه اجرا شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمیدانم ولی میتوانستند برنامه را جوری تنظیم و اداره کنند که از پای سیستم در این کنفرانس بچه ها حاضر باشند و حتی دوستداران و مردم دور از شهرمان در اقصی نقاط عالم و کشور عزیزمان همایش را بطور مستقیم ببینند و بشنوند ولی حیف و صد افسوس که کنفرانسی را که میشود بطور آنلاین و مجازی پیگیری کرد و دید را هم بلد نبودند و یا نخواستند اجرا کنند حداقل با این کار اولین گردهمایی مجازی را هم تجربه می کردند !!!!!!و من میتوانستم بدون حضور در سالن در جلسه حاضر باشم sobh raftam be ghasde conferance albate diroz az daneshga tamas gereftim ke chera shoma davatnamevase ؟؟؟ nadadid ke jenabe ؟؟؟ dar kamale veghahato bi adabi : migan man nemidonestam onja ham ؟؟؟ : va hala goshi bedid ؟؟؟ davat mikonam enghar mikhad shab neshini khone khalash davat kone manam kolan bahash harf nezanam javab nadadam badam ke sobh raftam ba 2 ta az dostam 1 mohandese mech : yek mohandese omran : albate lisans ke vaghti khastim berim to : ye nafar dame dar goft ke ja nist biron sandali hast : beshnid to tv bebinid manam ye 2 ta soal dashtam sarhang ؟؟؟ ro didam porsidamo bargashtim be nazare man age nagam sirk bsihtar karnaval bod vase jenabe ؟؟؟ hamin vaghean zeshte vas eshardari : ba onhame harj az beytolmal خوب اینم حرفای یه شهروند شهرمون البته صحبتهای شهروندان دیگه رو هم میذاریم راستی تا یادم نرفته بگم بنده بچه ناف آباده نه فوق لیسانسم و نه دکترا دارم و نه چیز دیگه ای اون کسانی هم که هی میگن این بچه یه فوقی گرفته و معلوم نیست کجا گرفته و هی حرف مفت میزنه قبول دارم و با اونا هم عقیده ام حرفام حرف مفته ولی یه مدرک کارشناسی از پیام نور دارم و نه جای دیگه بیشتر از این هم سواد ندارم تازه پولشو ندارم وگرنه دانشگاه آزاد هم فوق میخوندم هم دکترا !!!!!!!!!مگه آزاد چه عیبی داره خیلی هم دانشگاه معتبریه و از خیلی دانشگاهای سراسریمونم هم بهتره بازم بگم یه نظراتی هم برام گذاشتن و منو هم تهدید کردن اینو بگم من یه جوون بیکارم که تو این دنیا یه ستاره هم ندارم چیز زیادی هم برای از دست دادنش ندارم پس لطفا اذیتم نکنین با هیچکس نه دوستی دارم و نه دشمنی همه برام عزیز و محترمن و از کسی هم ایده نمی گیرم بیشتر داخل مردم شهرم هستم و بیشتر حرفای اونا رو گوش می کنم به من حق بدین که در مورد شهرم و مسولین و بودجه مصرفی حساسیت نشون بدم و خالی از نقص و اشکال هم نیستم گاهی هم تند مینویسم و همیشه هم پذیرای نظرات موافق و مخالف بوده ام و همیشه هم این شهامت رو دارم که اگه جایی اشتباه کنم و کسی رو از خودم برنجونم بیام و همونجا ازش عذر خواهی کنم و حلالیت بگیرم پس بجای حرفهای دیگه خواهشا جوابیه بدید و حداقل منو راهنمایی کنید
» ادامه مطلب

شهر من سورمق

شهر من سورمق سورمق اي گلشن زيباي من اي بخاكت مآمن مآواي من اندرون خاك تو اجداد من جاي دادي اي نجابت جاي من خاطرات زندگي در ياد من ماند از اين مآمن آباد من مي تراود از درونت عشق و شور مي دهد بر چشم ما بود تو نور گر چه پروردي جوانان زياد كوچ كردند و نكردند از تو ياد
» ادامه مطلب

شاید گربوکه نخوره و سیر نشه!

شاید گربوکه نخوره و سیر نشه! دوباره سوم و سرما .... دوباره باد و طیفون.... وقتی به آسمون نگاه میکنی تقروک میبینی! و اصلا فرار نمیکنی ! شاید دوست داشته باشی یخ بزنی ! غلاغا ری دیفالا نشستند.... دارن غار غار میکنند.... و خره بیخیال تو جا سیفالا داره میچره! گربوکا میو میو میکنند.... انگار همه آدما نامرد شدند! بابا یکی یه تیکه گوشت بده این بچه گربوکه گوشت گیر نمیا!؟ خوب یه تیکه سیب زمینی اوپز یا یه تیکه نون همون کارو میکنه ! شاید گربوکه نخوره و سیر نشه! ولی عوضش احساسات ما آدما فراموش نمیشه! منبع : وبلاگ عشق من صغاد
» ادامه مطلب

شاعری گمنام به نام مذنب

شاعری گمنام به نام مذنب مذنب نامش حیدر علی فرزند مرحوم حاج مراد خان درغوکی متخلص به (مذنب) در سال 1300 هجری قمری در ده درغوک آباده متولد و در مکتب خانه های ده مذکور تحصیل نموده . در سن 17 سالگی شبی حضرت مولای متقیان علی( ع) را به خواب دیده و از آن به بعد طبع شعر در وجودش پیدا [شد] چنانکه خود او گفته :بسن هفده که شیدایی در آباده پیدا شــــد *** هـــــــزار و سیصد هفده ز هجری طبع گویا شدشبی در عـــــالم رویــــا بدید او رویت مــــولا*** صباحش چون به هوش آمد پی دیدار جویا شدیقین حب علی بر سر زدش آن رند رسوا را *** کـــه او دیــوانه جـــادوی چشم مست مولا شدشاعری شیرین سخن و گوینده گمنامی بوده. بطوریکه خود[ نگارنده کتاب] بخاطر دارم کسی مذنب را نمی دید ، مگر در ایام عاشورا و تاسوعا که بی مقدمه در حسینیه آباده در پای منبر پیدا می شد و اشعار و مراثی که در مورد ائمه اطهار سروده بود ، قرائت و فی الفور مجلس را ترک می کرد.در اشعارش تمام فرم ها و قالب ها ی شعری را ( از قصیده و مثنوی و رباعی و تجنیس) بکار برده و در آخر هریک ذکری از مصائب ائمه اطهار فرموده.اشعارش بیشتر شامل مدایح و مناقب ومراثی ائمه اطهار علیها سلام می باشد.نامبرده در سال 1362 هجری قمری در ده مذکور وفات و در قبرستان ده درغوک دفن گردیده است.گویا در حدود ده هزار بیت داشته که در سال 1342 قسمتی از اشعارش به وسیله آقای حاج محمد حسن رضانیا مدیر کتابفروشی فرهنگ آباده ( که از فرهنگیان قدیمی و با اطلاع آن شهرستان است) جمع آوری و تحت عنوان (دیوان مذنب آباده ای) منتشر گردیده است.اینک من باب نمونه یکی از اشعار او را که شاید اکثر از اهالی شهرستان آباده بخاطر داشته ذیلا درج [میگردد]:مست مولایم علی در کوچه و بازار مستمست بودم مینمودم نــــاله از گلزار مست *** گه فراز سرو چون قمری ز عشق یــــــار مستمست بودم از ازل در عالــــــم ذرات مست *** آمدم در عالم فـــانی شدم هشیـــــــــار مستمست نه،فرهاد نه، واسق نه، کزا بروی یار *** همچو مجنون سر نهم در دشت و هم کهســـار مستمست بودم میدویدم هر زمان در کوی دوست *** تا رسیدم پای خم با عود و چنـــگ و تـــار مستعارفــــی را دیدم اندر بــــــــوستان معرفت *** بود در تسبیح و در تحلیـــل و استغفـــــار مستمست بودم روزی اندر دیر دیدم وین عجب *** راهبی بـــــــا سبحــــه و سجاده و زنـــار مستاز دو هاروت و دو ماروت و دو لعل می فروش *** وحش مست و طیر مست و مور مست و مـــــار مستاز شمیم طره گیسوی یار می فروش*** خاک مست و آب مست و باد مست و نــار مستبوالملیح و طوطی و دراج و بلبل مست گل*** کبک و سار و صعوه مست و جغد و بوتیمــار مستموسی و عیسی و خضرو شیب و ایوب و شعیب*** آدم و نـــــــوح خلیـــــــل و حیـــــــدر کـرار مســتانس و جن مبهوت از این شعر شکر ریزان من *** حوری و غلمان بجنب و جوش زین اشعار مستمذنبا مذنب تری از مذنبا بر خود مبال*** لاف مستی در قیـــــــــامت زن حضــور یار مستدر خمار می فتادم مست اندر حب یار*** می،چه می ! آن می کز آن می احمد مختار مستمن یقیت دارم حسینت خورد یک جام شراب *** خورد یک جام می و شد بر دل دـــــــلدار مستاز ازل نوشید می تا کرد ترک جان و مال *** آمــــــــد انـــــدر کــــربلا با حالت افکار مستعون و جعفر مست ، اکبر مست، قاسم مست یار *** حر و یاران مست، عباس سپهســــالار مستمن نه بتوانم بگویم قصه ایی از راه شام*** طفلها زان راه مست و عابد بیمــــــار مستنی غلط گفتم مه چوب خیزران بر لعل یار*** میزدی آن مـــــــــرتد غدار بد رفتــــار مستو همچنین یکی از غزلیات اوبا ادب باش و گریزان ز بر بی ادبان *** بنده بودن به در خانه خوبان ادبستادب آن نیست که با بی ادبان بنشینی *** اگر از بی ادبانی تو . گریزان ادبستگر ز نی لاف مسلمانی و سلمان نشوی *** هان مسلمان شدن بوذر و سلمان ادبستادب آنست که در گوشه خلوت بروی *** نه که خلوتگه آن گوشه نشینان ادبستساقی و باده و پیمانه و جام و گل و مل *** طرف گلزار و چمن زار و گلستان ادبستباده نوشان خردمند نی و چنگ و رباب *** صوفی و می کده و ساقی دوران ادبسترو به میخانه و مستان حقیقت را بین *** همه مستان خراب از می جانان ادبستخواهی ار عین ادب مذنب محراب کمال *** پای خوبان بنشین صحبت خوبان ادبست
» ادامه مطلب

سورمق

سورمق سورمق ....(سورمه.در زبان محلی) شهری در ۲۵ کيلومتری شهرستان آباده (شمالی ترين شهر استان فارس) اين دهکده به ظاهر کوچک دارای قدمت تاريخی زياديست. يعنی چيزی در حدود ۵۰۰۰ سال....... از اثار باستانی معروف این منطقه می توان به قصربهرام(یکی از هفت قصر او) نام برد. قصر بهرام دایره ای به قطر ۳۶ متر بوده است که در اطراف آن خندق بوده است. متاسفانه بعلت عدم توجه مسئولين از قصر بهرام فقط تپه ای از خاک باقی مانده. قلعه گبری بر فراز کوهی به همين نام از دوره ساسانی و پيش از آن نيز يکی ديگر از آثار تمدن اين مردمان بوده است. در پشت کوه گبری قبور زرتشتيان به چشم می خورد.که همه اين قبور توسط مردم غير متخصص نبش قبر شده و آثار زيادی نيز ربوده شده است. عمارت کلاه فرنگی نیز یکی از آثار به جامانده از دوران قاجار است. که به روایت مردمان سورمق رضاشاه نیز شبی در انجا سکونت داشته است.
» ادامه مطلب

زیرساخت ها و بنیاد محیطی سرزمین آباده:

زیرساخت ها و بنیاد محیطی سرزمین آباده: ميرزا محمد صادق مو سوي نامي اصفهاني در شرح و قايع سال 1172 هجري قمري آباده را نسبت به ساير نواحي مجاور آن مگاني پر رو نق مي داند كه امكان بدست آوردن آذوقه در آن ميسرو ممکن است آباده در دوره قاجار به علت قرار گرفتن بر سر راه اصفهان به شيراز همچنان از رونق بر خو ردار بوده به نحوي كه شيرواني كه در همان زمان از اين شهر گذر كرده است مينويسد: آباده شهر چه اي است مشتمل بر پانصد باب خانه معمور و حدود بيست قريه آبادان دارد.ترديدي در اين نكته وجود ندارد كه تبعيد شاه اسماعيل سوم نقطه عطفي در تكوين مدنيت مدرن آباده بشمار ميآيد.سيد ابو تراب آخرين باز مانده سلسله صفوي است كه بدست كريمخان زند در يك روند فر مايشي به اين منطقه تبعيد ميشود. كريمخان براي تثبيت پايه هاي قدرت خود اين شبه شاه را به آباده مي فرستد و خود را وكيل الرعايا مي نامد. سيد ابو تراب قلعه اي بنام قلعه شيرازي ساخت . ريختشناسي اين قلعه كاملا با الگو هاي يك شهر شرقي و اسلامي با داشتن عناصر كالبدي همچون مسجد ؛ بازار ؛ تيمچه؛ حمام مطابقت دارد. بخش عمده اي از اين عناصر نوين مدنيت مانند مسجد وبازار كهنه هنوز هم ماهيت كاركردي خود را حفظ كرده اند. بتدريج قلاعي مانند مير پنج؛ قلعه كهنه و قلعه نارنجي كه پيشينه آن مربوط به ساكنان تمدن باستاني نارنج قلعه است شكل گرفته و هسته مركزي امرو زين شهر را شكل داد . هر چند هر كدام از روستاهاي اطراف آباده به دليل ضرورت امر دفاع داراي يك قلعه منحصر بفرد خود بو ده اند . در اين ساخت و سازها آب به عنوان محكمترين دليل در ريخت شناسي ساخت است به نحوي كه ساخت قلعه اي كاملا با شبكه شرياني قنات مطابقت دارد به عبارت ساده تر ريخت شناسي اقتصادي روستا كاملا از جريان آب قنات تبعيت ميكند در حالت اخير متمولترين افراد كه گروه مالكين را تشكيل مي دهند در مظهر قنات و بتدريج شيب هيدرو ليكي با شيب اقتصادي همساز شده و فقير ترين افراد كه در هرم قدرت روستا خوش نشينان محسوب مي گردند در پاياب قنات جاي مي گيرند اين در واقع سر آغازي بر يك ريخت شناسي طبقاتي روستايي است كه بعدها مدل سازي آن به راحتي به جامعه شهري منتقل ميشود. فيروزي مصداق بارز وضعيت اخير بشمار مي رود.در هنگام اشغال جنوب ايران توسط انگلستان سر زمين آباده شاهد رشادتهاي فراواني بوده است.اين در واقع يك مقطع درخشان تاريخي و به يقين قويترين حركت وجدان بيدار اين شهر دريك حركت ناسيوناليستي براي دفاع از آب و خاك است. در 1916 ميلادي از طرف اشغالگران انگليسي آباده پس از شيراز به عنوان دومين پايگاه انتخاب شده. و s.p.r يا پليس جنوب در آن استقرار مي يابد. تود ه هاي مردمي در يك بسيج همگاني با كمترين امكانات به مبارزه با اشغالگران پرداختند.در ژوئن 1918 بر اثر شيوع وبا و مرگ محمد علي خان قشقايي فرمانده بريگارد آباده افراد پليس جنوب بر مردم غلبه كرده و به قتل و غارت شهر پر داختند.و در نتيجه مردم صدمات جاني و مالي فراواني را متحمل شدند. سربازان هندي و انگليسي تمامي خانه ها را غارت كردند به پول نود سال قبل نزديك به دو ميليون تومان اموال مردم را به يغما برده و به بدترين شكل ممكن شهر را دستخوش چپاول خود ساخته و در حدود دو هزار نفر كشته و 126 نفر اسير ميشوند. اينها در واقع اولين شهداي گمنام اين مرز و بو مند. در سال 1302 هجري شمسي همزمان با يزد آباده به عنوان چهلمين شهرستان ايران اعلام مو جوديت سياسي نمود واين در حالي است كه تعدادي از مراكز فعلي استانهاي ايران همچون ياسوج اصولا به عنوان يك نقطه شهري به حساب نمي آمده اند در سال 1345 در مقابل 900 نفر جمعيت ياسوج ؛ آباده داراي 15888 جمعيت بود . اين شهر ستان در بدو تاسيس داراي وسعتي معادل 36000 كيلومتر مربع با پنج بخش تابعه و اينك داراي وسعتي معادل 6/1 استعداد هاي اوليه عرصه خاك ميباشد . ارقام اخير به مفهوم از دست رفتن نزديك به 700 متر مربع ارزشهاي آب و خاك در هر دقيقه از مجموعه اقتصادي شهر ستان است. موقعيت: شهرستان آباده با 99548 نفر جمعيت در شمالي ترين بخش استان فارس در فاصله طولهاي″ 10 ’ 51º 51 تا ” 44´ 11 º53 از موقعيت گرينويچ و عرضهاي ″ 25 ′49°30 تا″ 42′39° 31 نسبت به خط استوا قرار گرفته است. آباده از سمت شمال به شهرضا از شرق به ابركوه از جنوب به شهرستان هاي اقليد و خرمبيد از غرب به سميرم محد ود مي شود . وسعت شهرستان 7200 كيلومتر مربع و شامل پنج دهستان (ايزد خواست- بهمن- بيدك- خسروشيرين و سورمق ) و چهار نقطه شهري آباده؛ صغاد؛ بهمن و ايزد خواست است كه بر اساس آخرين شمارش جمعيتي در سال 1382 بترتيب 52336؛ 11408؛ 7300؛ 7852 نفر جمعيت داشته اند. ارتفاع متوسط دشت آباده از سطح درياهاي آزاد 2000 متر و قله 3275 متري مرواريد در قلمرو ايزد خواست در ضلع شما ل غربي مرتفع ترين نقطه و ناحيه جنوب شرق آباده در مجاورت كوير ابر كوه با 1500 متر متو سط ارتفاع فرو افتاده ترين سطح شهرستان را شامل مي شود. شهر آباده در مو قعيت گلوگاهي چهار مركز استان با فواصل يزد 202 ؛ اصفهان 200؛ ياسوج 195؛ و شيراز 226 كيلو متر قرار گرفته است. -------------------------------------------------------------------------------- محمد مهدي تقي زاده عضو تمام وقت فعلي هيات علمي دانشگاه و كارشناس ارشد سابق مهندسين مشاور آب و خاك جهاد سازندگي استان تهران
» ادامه مطلب

دمی با عشایر خوب شهرمان آباده

دمی با عشایر خوب شهرمان آباده سلام امروز چند تا شعر قشنگ از دوست شاعری که ندیده ام براتون میذارم هر چند معنای این شعرها رو نمیدونم اما مطمئنا برخاسته از روح لطیف و عاشقانه شاعریست دلسوخته به طور اتفاقی وبلاگ ایشون رو دیدم هر چند مدتها بود که آپ نشده بود اما انشای شعرها مرا به زمان تحصیل و دوستی عاشق پیشه با روحی به لطافت بهار انداخت دوستی دوست داشتنی که هم صدای دلنوازی داشت و هم اندک طبع شعری ایشان را هم مدتهاست ندیده ام اما بهترین آرزو ها را برایش و برای دوست ندیده ام جناب قادری و تمامی مردان غیور عشایر شهرم را دارم عشق بو گون تویدا من ٌارقادوم بیر قیزه × قاشی آیدور گوزی بنگزر اولوزا اورگ جوشموش عشق اتوینان قّْی یانا × دیوانایام دیوانایام دیوانا اوزدونریب باش قویموشام من داغا × قوناقلوق یولوینان گدگ بو باغا لب قویام لبینگ دوداغ دوداغا × سورام لبلرینگ الام قربانونگ من عاشوقام هچ بیلمیرم جام جم × ذلیل ادینگ چک بیلم بار غم شاعر : مجید قادری يار گلدي ايمان گلدي جان گلدي ليلي دوران گلدي بهار گلدي گول گلدي گول ايچي بولبول گلدي مجنونا ليلي گلدي اوز عيشقينَ يول بولي بوگون شادان الموشام شاه دوران الوموشام يارو بوگون گورموشام گنه جوان الموشام شاعر: مجيد قادري شعری از شاعر محمود بیگ با کمی تغییر (توسط مجید قادری) نه نه قری باش الموش گرازی ناعلاجلوگدان ییر نان پیازی تا قيز ی ا قويا درس ریاضی پریشانام بو زمان ا الینن خبر الونگ انگلیسی یازانا مجاز ادمیش ناخونلاري اوزانا اوجوان قيزي بنگذر قری پازانا پریشانام بو زمانا الینن بابا نشیمندی دوا ر اقولی عید گونی خسمگدر انونگ نوقول موز و گزدن ییر انونگ اقولی پریشانام بو زمانا الینن بابانونگ زیر با با نونگ یوخودور زیرشلواری اقول تفریگاهی الم بلوای بیرحم اقول عجب اوزون دیل واری پریشانام بو زمانا الینن majid305.blogfa.com
» ادامه مطلب

دکتر منصور شریفی

دکتر منصور شریفی - متولد فروردین ماه 1318- محل تولد و صدور شناسنامه آباده - تحصیلات ابتدایی و متوسطّه تا دیپلم و دانشسرای مقدماتی در آباده - تاریخ استخدام: دیماه 1336 بعنوان آموزگار با ابلاغ رسمی وزارت فرهنگ - انتقال به تهران دیماه سال 1342 بعنوان آموزگار ناحیه 9 - شرکت در کنکور سراسری دانشگاهها تیرماه 1343 و احراز موفقیت بعنوان نفر چهل و هفتم کل پذیرفتگان و ثبت نام در رشته پزشکی دانشگاه تهران (بهترین رشته در مهمترین دانشگاه) - فارغ التحصیل از دانشگاه تهران- خردادماه 1350 و اخذ پروانه پزشکی در تیرماه 1350 - انتقال به شهرستان قم و اشتغال به حرفه پزشکی در سال 1350 - انتصاب بعنوان رئیس بهداری آموزشگاههای قم در سال 1350 و ادامه این مسئولیت تا پیروزی انقلاب اسلامی - انتصاب بعنوان سرپرست بهداری و بهزیستی شهرستان قم از ابتدای سال 1359 و انتقال از بهداری آموزشگاها به وزارت بهداری بهزیستی - انتقال به اصفهان در اواخر سال 1360 و ادامه كا رتا اين زمان با مسئوليت¬هايي به شرح زير : * رئيس درمانگاه شهيد ازه دی * مدير شبكه بهداري لنجان * رئيس بيمارستان عيسي بن مريم (ع) در تمام دوران دفاع مقدس) * مدير درمان استان اصفهان (با حفظ مسئوليت بيمارستان عيسي بن مريم) * رئيس بيمارستان شهيد بهشتي (بعد از بازنشستگي و دعوت به كار)
» ادامه مطلب

دكتر حمدالله صالحي

دكتر حمدالله صالحي خلاصه : دكتر حمدالله صالحي در سال 1345 در شهرستان آباده بدنيا آمد.وي پس از اتمام تحصيلات ابتدايي و متوسطه و اخذ ديپلم رياضي فيزيك از شهرستان آباده،در رشته كارشناسي فيزيك دانشگاه شهيد چمران پذيرفته شد.كارشناسي ارشد رشته فيزيك را از دانشگاه اصفهان و دكتري فيزيك ماده چگال را از دانشگاه فردوسي مشهد اخذ كرد. نامبرده هم اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار دانشگاه شهيد چمران مي باشد. گروه : علوم پايه رشته : فيزيك گرايش : فيزيك ماده چگال محاسباتي- نظري والدين و انساب : " از نظر اصل و نسب پدري داراي خانواده اي بزرگ منش ،مذهبي و تاثيرگذار در منطقه است.خانواده ما كدخدازاده و از ساكنين اصلي ايزدخواست بوده اندكه هم از نظر اجتماعي ،اقتصادي و سياسي داراي موقيت ممتازي بودند و و هم حامي مردم در مسائل مختلف بوده اند." خاطرات کودکي : حمدالله صالحي ازدوران كودكي خود چنين بيان مي كند: "خاطره خاصي ندارم.اما من آنچه بياد دارم علاقه وافر پدر بزرگ و مادر بزرگ پدري به من بوده است. در خانواده اي با اعتقادات مذهبي بسيار بالا زندگي كردم.شايد جالب ترين خاطره دوران كودكي من حضور در مسجد و شركت در نمازهاي جماعت،حضور در مراسم مذهبي ،تشويق والدينم براي انجام چنين كارهايي بود." اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : حمدالله صالحي در خانواده اي مذهبي بدنيا آمد. تحصيلات رسمي و حرفه اي : مقاطع ابتدايي و راهنمايي در مدرسه رازي و شهيد رحيمي رضائي ايزدخواست ديپلم: رياضي و فيزيك ليسانس : فيزيك 1368 دانشگاه شهيد چمران فوق ليسانس : فيزيك جامد 1371 دانشگاه اصفهان دكتري : فيزيك (ماده چگال نظري) 1382 دانشگاه مشهد خاطرات و وقايع تحصيل : خاطرات و وقايع دوران تحصيلي حمدالله صالحي در مقاطع مختلف تحصيلش به قرار زير است: - سال اول راهنمايي مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي - سال سوم راهنمايي هم مصادف با آغاز جنگ تحميلي كه وي توفيق حضور در جبهه را داشت. - سال آخر كارشناسي رحلت حضرت امام خميمي (ره) فعاليتهاي ضمن تحصيل : فعاليت هاي ضمن تحصيل حمدالله صالحي به قرار زير مي باشد: عضو انجمن اسلامي شهرايزدخواست عضو پايه گذار مجمع دانشجويان و فارغ التحصيلان ايزد خواست و عضو شوراي اين مجمع عضو انجمن اسلامي دانشكده علوم شهيد چمران (سال 1367-68) و دبير شوراي اين انجمن عضو بسيج از سال 1358 تا كنون كانديداتوري پنجمين دوره مجلس شوراي اسلامي از آباده همسر و فرزندان : دكتر حمدالله صالحي متاهل است. همسرش دبير آموزش و پرورش و داراي ليسانسيه رياضي مي باشد.وي دو فرزندپسر بنام حامد(عارف) و محمد مهدي دارد. وقايع ميانسالي : خاطرات وقايع ميانسالي دكتر حمدالله صالحي به ترتيب زير مي باشد: - درگذشت پدربزرگ و مادر بزرگش كه تاثير فراواني در شكل گيري شخصيت وي داشته اند. - پيروزي انقلاب اسلامي - آغاز جنگ تحميلي بر عليه ايران و حضورش در جبهه هاي حق بر عليه باطل - رحلت امام بزرگوار ،امام خميني (ره) - قبول شدن در مقاطع مختلف تحصيلي مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سمت هاي اجرايي: - معاون گروه فيزيك از سال1383 الي 1384 - معاون آموزشي و تحصيلات تكميلي دانشگاه از سال 1384 تا 1386 - مسئوليت اجرايي عضو كميته تخصصي دانشگاه شهيد چمران اهواز دبير گروه علمي تخصصي فيزيك بسيج اساتيد از تاريخ 1/1/1383 كه تا كنون ادامه دارد - مسئوليت اجرايي مسئول دانشگاه شهيد چمران اهواز مسئول ستاد رفاه اعضاءهيات علمي از تاريخ 1/1/1374 تا تاريخ 1/1/1376 - مسئوليت اجرايي معاون گروه دانشگاه شهيد چمران اهواز معاون گروه فيزيك از تاريخ 1/1/1383 كه تا كنون ادامه دارد - مسئوليت اجرايي معاون آموزشي دانشگاه دانشگاه شهيد چمران اهوازاز تاريخ 1/1/1384 كه تا كنون ادامه دارد - مسئوليت اجرايي دبير دانشگاه شهيد چمران اهواز دبير شوراي اضافه‌كاري از تاريخ 1/1/1383 تا تاريخ 29/12/1383 - دبير اجرايي سومين هخمايش علمي-كاربردي فيزيك - دبير علمي اولين همايش كشوري فيزيك پيام نور - نماينده تام الاختيار سازمان سنجش در استان خوزستان - عضو نظارت و ارزيابي آموزش عالي - استاديار دانشكده علوم گروه فيزيك دانشگاه شهيد چمران اهواز :از سال 1382 تا 1386 - دانشيار دانشكده علوم گروه فيزيك دانشگاه شهيد چمران اهواز : از سال 1386 تا كنون فعاليتهاي آموزشي : دكتر حمدالله صالحي تا كنون بيش از 50 عنوان درس در مقاطع مختلف كارداني ،كارشناسي ،كارشناسي ارشد و دكتري را در دانشگاههاي اصفهان ،فردوسي مشهد ،شهيد چمران اهواز،پيام نور آباده ،اهواز فريمان ،دانشگاه آزاد اسلامي اهواز ،مشهد و غيره تدريس كرده است. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : حمدالله صالحي آزمايشگاه ماده چگال محاسباتي در گروه فيزيك دانشگاه شهيد چمران اهواز را بنيان نهاده است. وي همچنين مجوز بسياري از رشته هاي تحصيلي در مقاطع مختلف را در دانشگاه شهيد چمران اخذ كرده است. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : " علاوه بر تدريس و انجام امورات خانوادگي ،فعاليت هاي پژوهشي و اجتماعي خود را پيگيري مي نمايم.از آنجمله پيگيري امورات تعداد از فرزندان بي سرپرست و غيره مي باشد." آرا و گرايشهاي خاص : زمينه هاي پژوهشي: بررسي ساختار الكتروني و الكتريكي، استيكي مواد(سراميكها، عايق ها، نيمرساناها) جوائز و نشانها : رتبه اول در مقطع كارشناسي بسيجي نمونه در نهمين مجمع طلاب و دانشجويان ايثارگر كشور پژوهشگر برگزيده دانشكده علوم دانشگاه شهيد چمران اهواز پژوهشگر برگزيده (نمونه) دانشگاه شهيد چمران اهواز چگونگي عرضه آثار : دكتر صالحي در طول دوران خدمتش علاوه بر تدريس بيش از 50 عنوان درسي در مقاطع مختلف از كارداني تا دكتراي تخصصي راهنمايي پايان ناه هاي ارشد و كارشناسي ،مشاوره پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و دكتري و داوري پايان نامه هاي مقطع كارشناسي ارشد و دكتري، به فعاليت هاي پژوهشي نيز مي پرداخت.بطوري كه حاصل آنها تا كنون چاپ بيش از 12 مقاله در مجلات علمي ،پژوهشي معتبر داخلي و خارجي ،ارائه بيش از 45 مقاله در سمينارهاو كنفرانسهاي علمي ملي و بين المللي و چاپ بيش از 11 جلد كتاب در حوزه هاي محتلف فيزيك است.ايشان علاوه بر آن كتب ديگري نيز در زير چاپ و در دست تاليف و ترجمه دارد ________________________________________ آثار : 1 تشريح كامل مسائل امواج و ارتعاشات ويژگي اثر : تاليف 2 تشريح كامل مسائل روشهاي رياضي در فيزيك ويژگي اثر : تاليف، (جلد سوم يا رياضي فيزيك سه) 3 تشريح كامل مسائل مباني قطعات نيمرسانا و فيزيك و تكنولوژي قطعات نيمرسانا ويژگي اثر : پديدآورنده: حمدالله صالحي ناشر: معتبر( وابسته به موسسه فرهنگغŒ هنرغŒ آداب ) - 1383 4 تشريح كامل مسائل مكانيك كوانتومي مدرن ويژگي اثر : تاليف 5 تشريح كامل مسائل مكانيك كوانتومي نوين (جي جي سكورائي) ويژگي اثر : پديدآورنده: حمدالله صالحي (مترجم) ناشر: معتبر( وابسته به موسسه فرهنگغŒ هنرغŒ آداب ) - 30 مهر، 1386 6 تشريح كامل مسايل مباني فيزيك نوين (فيزيك جديد) ويژگي اثر : پديدآورنده: حمدالله صالحي ناشر: معتبر( وابسته به موسسه فرهنگغŒ هنرغŒ آداب ) - 29 آذر، 1384 7 روشهاي محاسباتي در فيزيك حالت جامد ويژگي اثر : تاليف 8 فيزيك ويژگي اثر : پديدآورنده: حمدالله صالحي ناشر: معتبر( وابسته به موسسه فرهنگغŒ هنرغŒ آداب ) - 1383 9 فيزيك كوانتومي ويژگي اثر : نويسنده: حمدالله صالحي ناشر: دانشگاه امام حسين (ع) زبان كتاب: فارسي تعداد صفحه: 255 اندازه كتاب: وزيري - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1 كد كتاب: 58955 -مروري بر كتاب هدف اصلي اين كتاب، ياري رساندن به دانشجويان در فهم عميق مفاهيم و مطالب در حوزه مكانيك كوانتومي است. با بهره گيري از هر دو نمايش شرودينگر و هايزنبرگ تلاش شده است از مراحل آغازين مكانيك كوانتومي تا ساختار اتم هيدروژن مورد بحث و بررسي قرار گيرد. براي كمك به فهم بهتر مطلب، نمونه هايي از مثالها و مسائل تستي و تشريحي همراه با راه حل در متن و انتهاي كتاب ارائه شده است. 10 فيزيك محاسباتي ويژگي اثر : تاليف 11 مباني نظريه تابعي چگالي ويژگي اثر : تاليف ________________________________________ منابع : 1http://persianbook.net2http://portal.scu.ac.ir/HomePage.aspx?TabID=4546&Site=Science.scu.ac&Lang=fa-IR3http://rms.scu.ac.ir/Public/Faculty/Teacher.aspx?ID=4-73272024http://www.adinebook.com5تكميل پرسشنامه فرهيختگان توسط دكتر حمدالله صالحي بنا به درخواست بنياد ايرانشناسي زمستان 1387
» ادامه مطلب