شاعری گمنام به نام مذنبمذنبنامش حیدر علی فرزند مرحوم حاج مراد خان درغوکی متخلص به (مذنب) در سال 1300 هجری قمری در ده درغوک آباده متولد و در مکتب خانه های ده مذکور تحصیل نموده . در سن 17 سالگی شبی حضرت مولای متقیان علی( ع) را به خواب دیده و از آن به بعد طبع شعر در وجودش پیدا [شد] چنانکه خود او گفته :بسن هفده که شیدایی در آباده پیدا شــــد *** هـــــــزار و سیصد هفده ز هجری طبع گویا شدشبی در عـــــالم رویــــا بدید او رویت مــــولا*** صباحش چون به هوش آمد پی دیدار جویا شدیقین حب علی بر سر زدش آن رند رسوا را *** کـــه او دیــوانه جـــادوی چشم مست مولا شدشاعری شیرین سخن و گوینده گمنامی بوده. بطوریکه خود[ نگارنده کتاب] بخاطر دارم کسی مذنب را نمی دید ، مگر در ایام عاشورا و تاسوعا که بی مقدمه در حسینیه آباده در پای منبر پیدا می شد و اشعار و مراثی که در مورد ائمه اطهار سروده بود ، قرائت و فی الفور مجلس را ترک می کرد.در اشعارش تمام فرم ها و قالب ها ی شعری را ( از قصیده و مثنوی و رباعی و تجنیس) بکار برده و در آخر هریک ذکری از مصائب ائمه اطهار فرموده.اشعارش بیشتر شامل مدایح و مناقب ومراثی ائمه اطهار علیها سلام می باشد.نامبرده در سال 1362 هجری قمری در ده مذکور وفات و در قبرستان ده درغوک دفن گردیده است.گویا در حدود ده هزار بیت داشته که در سال 1342 قسمتی از اشعارش به وسیله آقای حاج محمد حسن رضانیا مدیر کتابفروشی فرهنگ آباده ( که از فرهنگیان قدیمی و با اطلاع آن شهرستان است) جمع آوری و تحت عنوان (دیوان مذنب آباده ای) منتشر گردیده است.اینک من باب نمونه یکی از اشعار او را که شاید اکثر از اهالی شهرستان آباده بخاطر داشته ذیلا درج [میگردد]:مست مولایم علی در کوچه و بازار مستمست بودم مینمودم نــــاله از گلزار مست *** گه فراز سرو چون قمری ز عشق یــــــار مستمست بودم از ازل در عالــــــم ذرات مست *** آمدم در عالم فـــانی شدم هشیـــــــــار مستمست نه،فرهاد نه، واسق نه، کزا بروی یار *** همچو مجنون سر نهم در دشت و هم کهســـار مستمست بودم میدویدم هر زمان در کوی دوست *** تا رسیدم پای خم با عود و چنـــگ و تـــار مستعارفــــی را دیدم اندر بــــــــوستان معرفت *** بود در تسبیح و در تحلیـــل و استغفـــــار مستمست بودم روزی اندر دیر دیدم وین عجب *** راهبی بـــــــا سبحــــه و سجاده و زنـــار مستاز دو هاروت و دو ماروت و دو لعل می فروش *** وحش مست و طیر مست و مور مست و مـــــار مستاز شمیم طره گیسوی یار می فروش*** خاک مست و آب مست و باد مست و نــار مستبوالملیح و طوطی و دراج و بلبل مست گل*** کبک و سار و صعوه مست و جغد و بوتیمــار مستموسی و عیسی و خضرو شیب و ایوب و شعیب*** آدم و نـــــــوح خلیـــــــل و حیـــــــدر کـرار مســتانس و جن مبهوت از این شعر شکر ریزان من *** حوری و غلمان بجنب و جوش زین اشعار مستمذنبا مذنب تری از مذنبا بر خود مبال*** لاف مستی در قیـــــــــامت زن حضــور یار مستدر خمار می فتادم مست اندر حب یار*** می،چه می ! آن می کز آن می احمد مختار مستمن یقیت دارم حسینت خورد یک جام شراب *** خورد یک جام می و شد بر دل دـــــــلدار مستاز ازل نوشید می تا کرد ترک جان و مال *** آمــــــــد انـــــدر کــــربلا با حالت افکار مستعون و جعفر مست ، اکبر مست، قاسم مست یار *** حر و یاران مست، عباس سپهســــالار مستمن نه بتوانم بگویم قصه ایی از راه شام*** طفلها زان راه مست و عابد بیمــــــار مستنی غلط گفتم مه چوب خیزران بر لعل یار*** میزدی آن مـــــــــرتد غدار بد رفتــــار مستو همچنین یکی از غزلیات اوبا ادب باش و گریزان ز بر بی ادبان *** بنده بودن به در خانه خوبان ادبستادب آن نیست که با بی ادبان بنشینی *** اگر از بی ادبانی تو . گریزان ادبستگر ز نی لاف مسلمانی و سلمان نشوی *** هان مسلمان شدن بوذر و سلمان ادبستادب آنست که در گوشه خلوت بروی *** نه که خلوتگه آن گوشه نشینان ادبستساقی و باده و پیمانه و جام و گل و مل *** طرف گلزار و چمن زار و گلستان ادبستباده نوشان خردمند نی و چنگ و رباب *** صوفی و می کده و ساقی دوران ادبسترو به میخانه و مستان حقیقت را بین *** همه مستان خراب از می جانان ادبستخواهی ار عین ادب مذنب محراب کمال *** پای خوبان بنشین صحبت خوبان ادبست
1 نظرات:
با سلام خدمت شما
خوشحالم که وبلاگ نویسی رو دوباره شروع کردین.
لطف کنید در این متن منبع را ذکر نمایید.
اصل مطلب را در آدرس زیر ببینید :
http://abadehnews.ir/post-9.aspx
همانطور که در وبلاگ نیز نوشته ام تمام مطالب وبلاگ تحت موافقتنامه Creative Commons Attribution 3.0 License منتشر می شوند.
با تشکر
قلم :: وبلاگ خبری آباده ::
abadehnews.ir
ارسال یک نظر